ياد خدا

صفحه اختصاصي حديث و آيات الاختصاص عن الأوزاعيّ ـ فيما قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ ـ : يا بُنَيَّ ، أقِلَّ الكَلامَ وَاذكُرِ اللّه َ عَزَّ وجَلَّ في كُلِّ مَكانٍ ؛ فَإِنَّهُ قَد أنذَرَكَ وحَذَّرَكَ وبَصَّرَكَ وعَلَّمَكَ . حديث

الاختصاص ـ به نقل از اَوزاعى ، درباره آنچه لقمان عليه السلام به پسرش گفت ـ : اى پسرم! كم بگو، و در همه جا خداوند عز و جل را ياد كن؛ زيرا خدا تو را هشدار داد و بر حذر داشت و بينا و آگاه ساخت .

صفحه اختصاصي حديث و آيات محبوب القلوب :قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، أكثِر ذِكرَ اللّه ِ عَزَّ وجَلَّ ؛ فَإِنَّ اللّه َ تَعالى ذاكِرٌ مَن ذَكَرَهُ . حديث

محبوب القلوب :لقمان به پسرش گفت: «اى پسرم! خداوند عز و جل را بسيار ياد كن؛ چرا كه خداوند متعال ، ياد كننده كسى است كه او را ياد كند» .

صفحه اختصاصي حديث و آيات البداية والنهاية عن وهب :قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ : إنَّ مَثَلَ أهلِ الذِّكرِ وَالغَفلَةِ كَمَثَلِ النّورِ وَالظُّلمَةِ . حديث

البداية و النهاية ـ به نقل از وَهْب ـ : لقمان به پسرش گفت: «مَثَل بيداران و غافلان، همان مَثَل نور و ظلمت است».

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمام الصادق عليه السلام :قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، اِختَرِ المَجالِسَ حديث عَلى عَينَيكَ ، فَإِن رَأَيتَ قَوماً يَذكُرونَ اللّه َ فَاجِلس إلَيهِم ، فَإِنَّكَ إن تَكُ عالِماً يَنفَعكَ عِلمُكَ ويَزيدوكَ عِلماً إلى عِلمِكَ ، وإن تَكُ جاهِلاً يُعَلِّموكَ ، ولَعَلَّ اللّه َ أن يُطلِعَهُم بِرَحمَةٍ فَتَعُمَّكَ مَعَهُم . حديث

امام صادق عليه السلام :لقمان به پسرش گفت: «اى پسرم! مجالس را با دو چشمانت، آگاهانه انتخاب كن. پس اگر گروهى را ديدى كه خدا را ياد مى كنند، همراهشان بنشين؛ زيرا اگر عالم باشى، هم دانشت به تو سود مى رساند و هم آنهابر دانشت مى افزايند، و اگر نادان باشى، تو را دانش مى آموزند و چه بسا خداوند بر آنان نظر رحمت افكنَد، پس تو را نيز در بر گيرد».

صفحه اختصاصي حديث و آيات البداية والنهاية عَن عُبَيد بن عُمَير :قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ : ... يا بُنَيَّ ، لا تَجلِس فِي المَجلِسِ الَّذي لا يُذكَرُ اللّه ُ فيهِ، فَإِنَّكَ إن تَكُ عالِما لا يَنفَعكَ عِلمُكَ، وإن تَكُ غَبِيّاً يَزيدوكَ غُبِيّاً ، وإن يُطلِعِ اللّه ُ إلَيهِم بَعدَ ذلِكَ بِسَخَطٍ يُصيبُكَ مَعَهُم . حديث

البداية و النهاية ـ به نقل از عُبَيد بن عُمَير ـ : لقمان به پسرش گفت: «... اى پسرم! در مجلسى كه خدا در آن ياد نمى شود، ننشين؛ زيرا اگر تو عالم باشى، علمت تو را سودى نمى رسانَد و اگر كودن باشى،[اهل آن مجلس ]بر كودنىِ تو مى افزايد، و اگر خداوند بعد از آن، با سخطش با آنان رفتار كند، تو را هم در بر گيرد.

صفحه اختصاصي حديث و آيات الزهد لابن المبارك عن ابن أبي مُلَيكة :إنَّ لُقمانَ كانَ يَقولُ : اللّهُمَّ لا تَجعَل أصحابِي الغافِلينَ الَّذينَ إذا ذَكَرتُكَ لَم يُعينوني ، وإذا نَسيتُكَ لَم يُذَكِّروني ، وإذا أمَرتُ لَم يُطيعوني ، وإن صَمَتُّ أحزَنوني . حديث

الزهد ، ابن مبارك ـ به نقل از ابن ابى مُلَيكه ـ : لقمان همواره مى گفت: «خدايا! يارانِ مرا از غافلان قرار مده؛ آنان كه هر گاه يادت كنم، يارى ام نكنند و هر گاه فراموشت كنم، [تو را] به يادم نياورم و هر گاه فرمان دهم، اطاعتم نكنند و هر گاه ساكت شوم، اندوهگينم سازند».