چهل حدیث « گهرهای نقوی » علیه السلام
مقدمه

پدرش حضرت امام محمد تقى عليه السلام و مادرش بانوى با فضيلتى به نام «سمانه» بود.
امام هادى، مادرش سمانه مغربيه را ستوده و او را اهل بهشت و از صالحان و صدّيقان شمرده است.
نام پيشواى دهم شيعه، «على» بود، تا ياد آور نام حضرت رضا و اميرالمؤمنين باشد، كنيه اش ابوالحسن بود و به خاطر فضايل بيشمار و خصلت هاى برجسته، لقب هايى همچون: نقى، هادى، نجيب، مرتضى، فقيه، ناصح، امين، مؤتمن و... داشت.
وى، دانش فراوان و كمالات ارزنده اى را از خاندان پاك و بزرگ خويش به ارث برده بود و يكى از بزرگترين و شاخص ترين چهره هاى علمى و پارسايى در زمان خود به شمار مى آمد و در نظر اهل بيت پيامبر، همچنين از ديد مردم عادى مقام و منزلتى بلند داشت و همه علويان او را به پيشوايى و فضيلت و بزرگى قبول داشتند.
امام هادى عليه السلام در سنّ هشت سالگى پدر خويش را از دست داد و با شهادت امام جواد عليه السلام مسؤوليت هدايت دينى و اخلاقى شيعه بردوش وى قرار گرفت، مدّت امامت او 33 سال طول كشيد (از سال 220 تا 254 هجرى) و در مدّت عمر خويش با هفت تن از خلفاى بنى عباس همزمان بود: مأمون، معتصم، واثق، متوكّل، منتصر، مستعين، معتزّ، از اين ميان، متوكّل عباسى بيشترين جسارت و سختگيرى و دشمنى را با آن حضرت و اهل بيت پيامبر و بارگاه اباعبداللّه الحسين و تخريب مكرّر قبر آن حضرت داشت. امام به دستور او در سال 243 هجرى از مدينه به سامرّا تبعيد شد، تا زير نظر و كنترل دستگاه خلافت باشد، هر چند در ظاهر، برخوردى احترام آميز و نيكو با او مى شد. از آن پس تا پايان عمر به مدّت 11 سال در سامرّا بود و همانجا به شهادت رسيد. همسر او «حُديث» نام داشت و از آن حضرت چهار پسر و يك دختر باقى ماند.
در مدّت 15 سالى كه حضرت، با متوكّل عباسى معاصر بود، از طرف اين خليفه گستاخ و سنگدل برخوردهاى اهانت آميز و جلب و احضار به دربار انجام مى گرفت و امام هادى مظلومانه آن شرايط سخت را تحمّل مى كرد. شخصيت ممتاز و معنوى حضرت به حدّى بود كه در اين برخوردها، حتّى غلامان و درباريان مجذوب بزرگوارى و عظمت حضرت مى شدند و گاهى خود خليفه هم مرعوب نفوذ معنوى اين حجت خدا مى گشت و با احترام، حضرت هادى را به خانه اش باز مى گرداند.
امام هادى عليه السلام نيز مثل پدران خود، گنجينه دانش هاى الهى و معارف دينى بود و راويان بسيارى خوشه چين خرمن علوم وى بودند و احاديث او را مى شنيدند، ثبت مى كردند و براى ديگران بازگو مى كردند. على بن مهزيار اهوازى، عبدالعظيم حسنى، ابن سكّيت، احمد بن اسحاق اشعرى، ايوب بن نوح و حسن بن راشد از آن جمله اند. اينها همه در شرايطى بود كه حضرت هادى تحت نظر بود و هوادارانش به زحمت مى توانستند با او ارتباط داشته باشند و خدمتش برسند، بخصوص سالهايى كه امام در سامرا به سر مى برد و فشار سياسى از سوى متوكّل و حاميان او نسبت به امام زياد بود و پيوسته در پى بهانه اى براى محدود ساختن يا كشتن حضرت بودند و هرچند وقت يك بار، به اتّكاى گزارشهاى دريافتى و به بهانه اينكه وى زمينه ساز قيام و شورش بر ضدّ خليفه است، شبانه به خانه اش ريخته، تفتيش مى كردند و امام را با وضع نامناسبى به قصر متوكّل مى بردند.
در آن روزگار، ستم عباسيان بسيار بود و آشفتگى هاى درون دستگاه خلافت و درگيريهاى داخلى بر سر قدرت وجود داشت و گوشه و كنار، علويان نيز نهضت هايى را به راه مى انداختند و در اين حركت هاى انقلابى شعارشان دعوت به «رضاى آل محمد» بود، كه اغلب منظورشان امامان معصوم بود. در چنين شرايط بحرانى، امام هادى رسالت خود را دفاع از ماهيت اسلام و تربيت نسلى از راويان برجسته و ترويج كنندگان فرهنگ اهل بيت و مقابله با گرايشهاى انحرافى و بدعت هاى دينى و غُلات بود و از حجت معصوم الهى چه انتظارى جز پاسدارى از مكتب وحى و حقيقت اسلام و قرآن؟ پى ريزى تدوين كتب معتبر حديث و تفسير و كلام از سوى علماى شيعه، بطور عمده در زمان آن امام شكل گرفت و آن حضرت، مرجع دانشمندان، فقها و متكلمان عصر خويش شمرده مى شد و عالمان و محدثان را گرامى مى داشت. دليل اين حقيقت، احاديث فراوانى است كه در زمينه هاى مختلف معارف دينى از آن پيشواى معصوم نقل شده است.
عبادت و دعا، پارسايى و زهد، بخشش وجود، حلم و عفو، رسيدگى به مساكين و احسان به فقرا، تلاش اقتصادى در مزرعه براى تأمين زندگى، سعى را راهنمايى فكرى و هدايت دينى گمراهان، بر حذر داشتن مردم از غُلات و واقفيّه و دراويش و منحرفان فكرى و سلوكى، هديه بخشى به شاعران متعهّد، از خصلت هاى نيكوى امام هادى بود. موعظه هايش دلنشين و سخنان حكمت آميزش تأثير گذار بود. حتى در بزم شراب متوكّل وقتى حاضرش كردند و با اجبار از او خواستند كه شعر بخواند، اشعار حكيمانه و پندآميز «باتوا على قلل الأجبال...» را خواند، به نحوى كه خليفه منقلب و گريان شد و با احترام، امام را به خانه اش باز گرداندند.
امام هادى عليه السلام، پس از عمرى پر محنت امّا پر افتخار، سرانجام با توطئه معتمد عباسى در 42 سالگى مسموم شد و به شهادت رسيد. شهادت وى در سوّم رجب سال 254 هجرى بود. فرزندش امام حسن عسكرى عليه السلام بر جنازه پدر بزرگوارش نماز خواند و او را در همان خانه اى كه مى زيست به خاك سپرد. امروز شهر سامرا در عراق، مدفن او را چون نگينى در برگرفته و حرم او، قبله اهل دل و زيارتگاه شيعيان است.
خـود شناسى و خداشناسى
خشـم خـداو خلق


شـكر نعـمت


نشـانه خـير خــدا
بـىنيــازى
اصرار برگناه وآرزوى بخشش


خـود شــناسى
بـازار دنيــا
معـيار دنيـا و آخـرت


ســلاح حـلم


اسـير جـان و زبـان


عــاق والـدين


گمـان نيـك و بـد


ضـرر چــاپـلوسى


آراسـتگى و جـمال


نـافرمانى پـدر و مـادر
آفـت عــلم


درخـواست بيش از حـدّ
دوسـت راهنـما


جـبران گذشـته ها


گرفتارى دنيا و پاداش آخرت


نتيجه تقوا و طاعت پروردگار


پـاداش شـكر نعـمت


دشـمن تـراشى


ايمـنى از مكر الهى


پيـامـد هاى دو رويى


آثـار اخــلاق ناپسـند


بـدترين صـفات اخـلاقى
بـرتـريـنهـا


انتـظار بىجـا


خشـونت بى جــا
زيبـايى ظاهر و بـاطن


نتيـجـه حسـد


نـرود ميخ آهنين در سنگ
ر ا ز د ا ر ى


لذّت خـواب و خـوراك


مـزاح و شـوخى
حســابـرسـى
سـرزنش و كيـنه


صـبر بـر مصيـبت

راوی:
مَرَّ برسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله رجُلٌ و هو في أصْحابِهِ، فقالَ بعضُ القَومِ: مَجْنونٌ! فقالَ النّبيٌّ صلى الله عليه و آله: بَلْ هذا رجُلٌ مُصابٌ، إنّما المَجْنونُ عَبدٌ أو أمَةٌ أبْلَيا شَبابَهُما في غَيرِ طاعةِ اللّهِ؛
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله با اصحاب خود بود كه مردى به آنان برخورد. يكى از اصحاب گفت: اين مرد ديوانه است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: نه، او آسيبديده است. ديوانه آن مرد يا زنى است كه جوانىاش را در راهى جز طاعت خدا صرف كرده باشد.
مشكاة الأنوار: ص 294 ح 898

- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث

تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685