امام على عليه السلام ـ در وصف دنيا ـ فرمود : خداوند راضى نشده كه دنيا را پاداش دوستان خود و كيفر دشمنانش قرار دهد.
عنه عليه السلام ـ أيضا ـ : مَهبِطُ وَحيِ اللّه ِ ، و مَتجَرُ أولياءِ اللّه ِ ، اكتَسَبوا فيها الرّحمَةَ ، و رَبِحوا فيها الجَنَّةَ .
امام على عليه السلام ـ در وصف دنيا ـ فرمود : فرودگاه وحى خداست و بازار سوداگرى دوستان خدا، كه در آن رحمت به دست مى آورند و بهشت را سود مى برند.
عنه عليه السلام : إنّ تَقوَى اللّه ِ حَمَتْ أولياءَ اللّه ِ مَحارِمَهُ ، و ألْزَمَت قُلوبَهُم مَخافَتَهُ .
امام على عليه السلام : تقواى الهى، دوستان خدا را از حرام هاى او بازداشت و ترس از او را با دل هايشان پيوند داد.
عنه عليه السلام : اللّهُمّ إنّكَ آنَسُ الآنِسينَ (لمُؤانِسينَ) لأوليائكَ ، و أحضَرُهُم بِالكِفايَةِ لِلمُتَوكِّلينَ علَيكَ ، تُشاهِدُهُم في سَرائرِهِم ، و تَطَّلِعُ علَيهِم في ضَمائرهِم ، و تَعلَمُ مَبلَغَ بَصائرِهِم ؛ فأسرارُهُم لكَ مَكشوفَةٌ ، و قُلوبُهُم إلَيكَ مَلهوفَةٌ ، إن أوحَشَتهُمُ الغُربَةُ آنَسَهُم ذِكرُكَ ، و إن صُبَّتْ علَيهِمُ المَصائبُ لَجؤوا إلَى الاستِجارَةِ (الاسْتِخارَةِ) بِكَ ؛ عِلما بأنّ أزِمَّةَ الاُمورِ بِيَدِكَ ، و مَصادِرَها عَن قَضائكَ .
امام على عليه السلام : بار خدايا! تو براى دوستان خود انيس ترين انيسانى و براى كارسازى كردن امور توكّل كنندگانِ بر خود آماده ترين كسانى. نهانى هايشان را مى بينى و بر ضماير و انديشه هايشان آگاهى و اندازه بصيرت هايشان را مى دانى. بنا بر اين، رازهايشان براى تو آشكار و دل هايشان به سوى تو مشتاق است. اگر غربت و تنهايى آنان را به وحشت اندازد، ياد تو مونس آنان شود و اگر مصيبت ها بر آنان فرو ريزد، به پناه جويى از تو متوسّل مى شوند؛ زيرا مى دانند كه سررشته كارها در دست توست و منشأ آنها قضا و فرمان توست.
عنه عليه السلام ـ في وصفِ أولياء اللّه ـ : هُم قَومٌ أخلَصوا للّه ِ تعالى في عِبادَتِهِ ، و نَظَروا إلى باطِنِ الدُّنيا حِينَ نَظَرَ النّاسُ إلى ظاهِرِها، فعَرَفوا آجِلَها حِينَ غُرَّ النّاسُ سِواهُم بعاجِلِها ، فتَرَكوا مِنها ما عَلِموا أنّهُ سَيَترُكُهُم ، و أماتُوا مِنها ما عَلِموا أنّهُ سيُميتُهُم .
امام على عليه السلام ـ در وصف اولياى خداوند ـ فرمود : آنان مردمى هستند كه در عبادت خداوند متعال اخلاص مى ورزند و زمانى كه مردم ظاهر دنيا را مى بينند، آنان باطن دنيا را مشاهده مى كنند و از اين رو، آينده آن را شناختند در حالى كه ديگر مردم فريفته امروز آنند. پس، از دنيا آنچه را كه مى دانند بزودى آنان را ترك خواهد گفت ، ترك كردند و آنچه را كه مى دانند به زودى آنان را مى ميراند ميراندند.
عنه عليه السلام : إنّ أولياءَ اللّه ِ هُمُ الذينَ نَظَروا إلى باطِنِ الدُّنيا إذا نَظَرَ النّاسُ إلى ظاهِرِها ، و اشتَغَلوا بآجِلِها إذا اشتَغَلَ النّاسُ بعاجِلِها ، فأماتُوا مِنها ما خَشَوا أن يُميتَهُم ، و تَرَكوا مِنها ما عَلِموا أنّهُ سَيَترُكُهُم ، وَ رأوا استِكثارَ غَيرِهِم مِنها استِقلالاً ، وَ دَركَهُم لَها فَوتا ، أعداءُ ما سالَمَ النّاسُ ، و سِلمُ ما عادَى النّاسُ ! بِهِم عُلِمَ الكِتابُ و بِهِ عَلِموا ، و بِهِم قامَ الكِتابُ و بهِ قاموا ، لا يَرَونَ مَرجُوّا فَوقَ ما يَرجُونَ ، و لا مَخُوفا فَوقَ ما يَخافونَ .
امام على عليه السلام : دوستان خدا همان كسانى هستند كه باطن دنيا را مى نگرند در حالى كه ديگر مردم به ظاهرش چشم دارند، و به آينده و فرجام دنيا مشغولند در حالى كه ساير مردم به نقد و امروز آن سرگرمند. آنچه را از دنيا كه مى ترسند آنان را نابود كند، نابود مى كنند و آنچه را از دنيا كه مى دانند بزودى آنان را ترك خواهد گفت، ترك مى كنند و آنچه را كه ديگران از دنيا زياد و با ارزش مى شمارند اندك و حقيرش مى بينند و رسيدن خود به آنها را از دست دادن [سعادت و رستگارى خويش] مى شمارند. دشمن چيزى هستند كه مردم [دنيا طلب] با آن در صلح و سازشند و دوستدار چيزى هستند كه مردم با آن دشمنى مى ورزند! كتاب [خدا] به وجود آنان شناخته و دانسته مى شود و آنان به آن دانا و عارفند، كتاب به آنان استوار است و آنان به كتاب استوارند، بالاتر از چيزى كه بدان اميد بسته اند اميدى نمى شناسند و ترسناكتر از چيزى كه از آن مى ترسند، چيزى را مايه ترس نمى دانند.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : لا َ يأسْ مِن الزَّمانِ إذا مَنَعَ ، و لا تَثِقْ بهِ إذا أعطى ، و كُن مِنهُ على أعظَمِ الحَذَرِ .
امام على عليه السلام : از زمانه، هرگاه دريغ كرد، نوميد مشو و هرگاه دهِش كرد، به آن اعتماد مكن و از آن سخت برحذر باش.
امام على عليه السلام : بزرگترين بلا، نوميدى است.
امام على عليه السلام : نوميدى، صاحب خود را مى كُشد.
امام على عليه السلام : هر نوميدى ناكام است.