- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست میزان الحکمه ج11
- يحيى عليه السلام
يحيى عليه السلام
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : قالَ يحيى بنُ زكريّا عليه السلام لعيسَى بنِ مريمَ: أنتَ رُوحُ اللّه ِ و كَلِمَتُهُ و أنتَ خَيرٌ مِنّي ، فقالَ عيسى : بَل أنتَ خَيرٌ مِنّي ، سَلَّمَ اللّه ُ علَيكَ و سَلَّمتُ على نَفسِي .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : يحيى عليه السلام خطاب به عيسى بن مريم گفت : تو روح خدا و كلمه او هستى، تو از من بهترى. عيسى گفت : نه، تو از من بهترى [زيرا ]خداوند بر تو سلام فرستاده و من خودم برخودم سلام فرستاده ام.
نمایش منبع
عنه صلى الله عليه و آله : رَحِمَ اللّه ُ أخي يحيى حِينَ دَعاهُ الصِّبيانُ إلَى اللَّعِبِ و هُو صَغيرٌ فقالَ : أ لِلَّعبِ خُلِقتُ ؟ ! فكيفَ بمَن أدرَكَ الحِنْثَ مِن مَقالِهِ ؟ ! .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خدا رحمت كند برادرم يحيى را؛ وقتى او كودك بود و بچه ها او را به بازى دعوت كردند، گفت : مگر براى بازى خلق شده ام؟! چنين كسى وقتى به سن بلوغ رسد، چه خواهد گفت؟!
نمایش منبع
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام عن آبائهِ : ـ في ذِكرِ حَديثٍ ليحيى عليه السلام مَع الشَّيطانِ ـ : قالَ يحيى عليه السلام : فهَل ظَفِرتَ بِي ساعَةً قَطُّ ؟ قالَ : لا ، و لكن فيكَ خَصلَةٌ تُعجِبُني . قالَ يحيى : فما هِي ؟ قالَ : أنتَ رَجُلٌ أكُولٌ ، فإذا أفطَرتَ أكَلتَ و بَشِمتَ فيَمنَعُكَ ذلكَ مِن بَعضِ صَلاتِكَ و قِيامِكَ باللَّيلِ . قالَ يحيى عليه السلام : فإنّي اُعطِي اللّه َ عَهدا أنّي لا أشبَعُ مِن الطَّعامِ حتّى ألقاهُ . قالَ لَهُ إبليسُ : و أنا اُعطي اللّه َ عَهدا أنّي لا أنصَحُ مُسلِما حتّى ألقاهُ ، ثُمّ خَرجَ فما عادَ إلَيهِ بعدَ ذلكَ .
امام صادق ـ از پدران بزرگوارش عليهم السلام در گفتگويى ميان يحيى عليه السلام و شيطان ـ فرمود : يحيى عليه السلام گفت : آيا هرگز شده است كه لحظه اى بر من چيره آيى؟ شيطان گفت : نه، امّا در تو خصلتى است كه خوشايند من است. يحيى گفت : آن خصلت چيست؟ شيطان گفت : تو مرد پرخورى هستى. هرگاه افطار مى كنى، آن قدر مى خورى كه دچار تخمه مى شوى و اين كار تو را از برخى نمازها و شب زنده دارى هايت باز مى دارد. يحيى عليه السلام گفت : با خدا عهد مى بندم كه از اين پس تا زنده هستم هرگز از غذايى سير نخورم. ابليس نيز به او گفت : من هم با خدا عهد مى بندم كه از اين پس تا زنده هستم، هرگز مسلمانى را اندرز ندهم. آنگاه بيرون رفت و بعد از آن ديگر نزد يحيى باز نگشت.
نمایش منبع
عنه عليه السلام : إنّ رجُلاً جاءَ إلى عيسَى بنِ مَريمَ عليه السلام فقالَ لَهُ : يا رُوحَ اللّه ِ ، إنّي زَنَيتُ فَطَهِّرْني ··· فلَمّا اجتَمَعَ و اجتَمَعوا و صارَ الرّجُلُ في الحُفرَةِ نادَى الرّجُلُ : لا يَحُدُّني مَن للّه ِ في جَنبِهِ حَدٌّ ، فانصَرَفَ النّاسُ كلُّهُم إلاّ يحيى و عيسى عليهما السلام، فدَنا مِنهُ يحيى عليه السلام فقالَ لَهُ : يا مُذنِبُ عِظْني ؟! فقالَ لَهُ : لا تُخَلِّيَنَّ بينَ نَفسِكَ و بينَ هَواها فتُردِيَكَ ، قالَ : زِدْني . قالَ : لا تُعَيِّرَنَّ خاطِئا
بِخَطيئَةٍ . قالَ : زِدْني . قالَ : لا تَغضَبْ ، قالَ : حَسبي .
امام صادق عليه السلام : مردى نزد عيسى بن مريم عليه السلام آمد و گفت : اى روح اللّه ! من زنا كرده ام، مرا پاك گردان··· وقتى مردم جمع شدند و آن مرد را در گودال قرار دادند، صدا زد :كسى كه خودش مستحقّ حدّ الهى است نبايد بر من حد جارى كند. پس، همه مردم متفرّق شدند، مگر يحيى و عيسى عليهما السلام. يحيى نزديك آن مرد رفت و گفت : اى مرد گنهكار! مرا اندرزى ده؟ مرد به او گفت : نفْس خود را با خواهش هايش رها مكن كه تو را به هلاكت مى افكند، يحيى فرمود : پندى ديگر ده
مرد گفت : هيچ خطاكارى را به خطايش سرزنش مكن. يحيى فرمود : باز هم پندى ده. مرد گفت: خشم مگير. يحيى گفت: مرا بس است.
مرد گفت : هيچ خطاكارى را به خطايش سرزنش مكن. يحيى فرمود : باز هم پندى ده. مرد گفت: خشم مگير. يحيى گفت: مرا بس است.
نمایش منبع
الإمامُ الكاظمُ عليه السلام : كانَ يحيَى بنُ زَكريّا عليهما السلام يَبكي و لا يَضحَكُ ، و كانَ عيسَى بنُ مَريمَ عليهما السلام يَضحَكُ و يَبكي ، و كانَ الّذي يَصنَعُ عيسى عليه السلام أفضَلَ مِن الّذي كانَ يَصنَعُ يحيى عليه السلام .
امام كاظم عليه السلام : روش يحيى بن زكريّا عليهما السلام اين بود كه مى گريست و هيچ گاه نمى خنديد؛ عيسى بن مريم هم مى خنديد و هم مى گريست و كارى كه عيسى عليه السلام مى كرد، برتر از كارى بود كه يحيى عليه السلام مى كرد.
نمایش منبع
الإمامُ الرِّضا عليه السلام : إنّ أوحَشَ ما يَكونُ هذا الخَلقُ في ثَلاثَةِ مَواطِنَ : يَومَ يُولَدُ و يَخرُجُ مِن بَطنِ اُمِّهِ فيَرَى الدُّنيا ، و يَومَ يَموتُ فيُعايِنُ الآخِرَةَ و أهلَها ، و يَومَ يُبعَثُ فيَرى أحكاما لَم يَرَها في دارِ الدُّنيا
و قد سَلّمَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ على يحيى عليه السلام في هذهِ الثّلاثَةِ المَواطِنِ و آمنَ رَوعَتَهُ فقالَ : «و سَلامٌ علَيهِ يَومَ وُلِدَ وَ يَومَ يَمُوتُ وَ يَومَ يُبْعَثُ حَيّا» ، و قد سَلَّمَ عيسَى بنُ مريمَ على نفسِهِ في هذهِ الثّلاثَةِ المَواطِنِ فقالَ : «و السَّلامُ علَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ و يَوْمَ أمُوتُ و يَوْمَ اُبْعَثُ حَيّا» . .
و قد سَلّمَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ على يحيى عليه السلام في هذهِ الثّلاثَةِ المَواطِنِ و آمنَ رَوعَتَهُ فقالَ : «و سَلامٌ علَيهِ يَومَ وُلِدَ وَ يَومَ يَمُوتُ وَ يَومَ يُبْعَثُ حَيّا» ، و قد سَلَّمَ عيسَى بنُ مريمَ على نفسِهِ في هذهِ الثّلاثَةِ المَواطِنِ فقالَ : «و السَّلامُ علَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ و يَوْمَ أمُوتُ و يَوْمَ اُبْعَثُ حَيّا» . .
امام رضا عليه السلام : وحشتناكترين زمان براى اين بشر سه زمان است : روزى كه متولد مى شود و از شكم مادرش بيرون مى آيد و دنيا را مى بيند، روزى كه مى ميرد و آخرت و اهل آخرت را مى بيند و روزى كه برانگيخته مى شود و احكامى را مى بيند كه در دار دنيا نديده است
خداوند عزّ و جلّ در اين هر سه جا بر يحيى سلام فرستاده و ترس را از او برده است. مى فرمايد : «و سلام بر او روزى كه به دنيا آمد و روزى كه مى ميرد و روزى كه زنده برانگيخته مى شود». عيسى بن مريم خودش بر خودش در اين سه جا سلام فرستاده، گفته است : «و سلام بر من روزى كه به دنيا آمدم و روزى كه مى ميرم و روزى كه زنده برانگيخته مى شوم».
خداوند عزّ و جلّ در اين هر سه جا بر يحيى سلام فرستاده و ترس را از او برده است. مى فرمايد : «و سلام بر او روزى كه به دنيا آمد و روزى كه مى ميرد و روزى كه زنده برانگيخته مى شود». عيسى بن مريم خودش بر خودش در اين سه جا سلام فرستاده، گفته است : «و سلام بر من روزى كه به دنيا آمدم و روزى كه مى ميرم و روزى كه زنده برانگيخته مى شوم».
نمایش منبع
امام كاظم علیه السلام:
طُوبى لِشيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكينَ بِحُبِّنا فى غَيْبَةِ قائِمنا اَلثّابِتينَ عَلى مُوالاتِنا وَ الْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِنا اُولئِكَ مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ وَ قَدْ رَضُوا بِنا اَئِمَّةً وَ رَضينا بِهِمْ شيعَةً وَ طُوبى لَهُمْ، هُمْ وَ اللّهِ مَعَنا فى دَرَجَتِنا يَوْمَ الْقِيامِةِ؛
خوش به حال شيعيان ما كه در زمان غيبت قائم ما به دوستى ما چنگ مى زنند و در دوستى ما و برائت از دشمنان ما استوارند آنها از ما و ما از آنها هستيم، آنها به پيشوائى ما راضى شدند و ما هم به شيعه بودن آنها راضى و خشنوديم و خوشا به حال آنها، به خدا قسـم آنها در روز قيامت با ما و مرتبه ما هستند.
بحارالأنوار: ج 51، ص 151
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 685
تــعــداد حــدیــث روز : 3838