حرف م ـ ن

هر كس به روشى نيكو درخواست كند ، خواسته اش برآورده مى شود .

هر كس خدا را فراموش كند ، خدا او را به خودْ فراموشى دچار مى كند .

هر كه چيزى را دوست بدارد ، ياد آن وِرد زبانش مى شود .

هر كس در سرانجام كارها انديشه كند ، سالم مى مانَد .

هر كس با هوس خود موافقت كند ، با بالندگى خود مخالفت كرده است .

هر كس تصميم خود را آشكار كند ، دورانديشى اش باطل شود .

آن كه با خود يك رنگ نباشد ، با ديگران نيز يك رنگ نيست .

كسى كه به دروغگويى شناخته شود ، سخن راستش نيز پذيرفته نمى شود .

هر كس به تو گمان نيكو بُرد ، [با رفتار خود] گمانش را راست گردان .

آن كه مى داند براى سخن گفتن خود بازخواست مى شود ، بايد سخن كوتاه كند .

هر كس با دانش خلوت كند ، هيچ خلوتى او را به وحشت نمى اندازد .

هركه با كتاب آرامش يابد ، هيچ آرامشْ بخشى را از دست نداده است .

هر كس به دليل هر خطايى كه از دوستانش سر مى زند ، از آنان كناره گيرد ، دوستانش اندك مى شوند .

هر كس درِ خانه خدا را بكوبد ، به رويش گشوده مى شود .

هر كه از هوس خود پيروى كند ، آخرتش را به دنيايش فروخته است .

هر كس بدون آگاهى از دانش [فقه] به تجارت بپردازد ، در ربا فرو مى رود .

هر كس آنچه را كه شايسته نيست بگويد ، آنچه را دوست ندارد مى شنود .

هر كه در رنج و زحمتِ پُرخورى افتد ، از دانايى و هوشيارى باز مى ماند .

هر كس با مردم مدارا كند ، از مكرشان در امان مى ماند .

هر كس ما اهل بيت عليهم السلام) را دوست دارد ، بايد چون ما عمل كند ، و جامه پارسايى بر تن كند .

هر كه جوينده چيزى باشد ، به آن يا به بخشى از آن ، دست مى يابد .

آن كه با نادانان همنشينى مى كند ، آماده بگو مگو سخن هاى بى پايه) باشد .

هر كس از نردبان همّت بالا رود ، مردمان او را بزرگ مى دارند .

هر كس پريشانْ حالى اش را براى مردم آشكار كند ، خودش را عذاب داده است .

هر كس نادارى اش را آشكار كند ، ارزش خود را فرو كاسته است .

هر كس بسيار به گناهان بينديشد ، گناهان او را به سوى خود مى كشانند .

هر كه [از سَرِ خود بزرگ بينى] از پدر و مادرش روى گردانَد ، با رشد و كمال خويش مخالفت كرده است .

هر كس تو را به چيزى كه در تو نيست ، بستايد ، سزاوار است كه تو را به آنچه در تو نيست ، سرزنش كند .

هر كه از حفظ راز خود ناتوان باشد ، از حفظ راز ديگرى ناتوان تر است .

هر كس چشم انديشه اش را بيدار بدارد ، به اوج خواسته اش مى رسد .

هر كه در پى آگاهى از اسرار همسايه اش باشد ، پرده اش دريده مى شود .

هركس همّتش صرف چيزى شود كه وارد شكمش مى شود ، ارزشش به اندازه همان چيزى است كه از شكمش بيرون مى آيد .

هر كس كار آخرتش را سامان دهد ، خداوند ، كار دنيايش را سامان مى دهد .

هركه دلش منزلگاه مهربانى نباشد ، هنگام نيازمندى كمتر به ديدارش مى آيند .

هر كه با خشم مردم جوياى خشنودى خدا باشد ، خداوند ، مردم نكوهشگر را ستاينده او مى كند .

هر كه در حال دارايى و نادارى ميانه روى كند ، با ناگوارى هاى روزگار آماده [ى روبه رو شدن] است .

كسى كه [از ديگران] براى تو خبر مى آورد ، از تو [براى ديگران ]خبر مى برد .

هر كه به پدر و مادرش نيكى كند ، فرزندش به او نيكى مى كند .

هر كس در بسيارى از امور خود را به غفلت نزند و از آنها چشمپوشى نكند ، زندگى اش تيره مى شود .

هر كه ادّعا كند به نهايت دانش رسيده است ، نهايت نادانى اش را آشكار كرده است .

از شرايط ايمان ، نشست و برخاستِ نيك با برادران داشتن است .

از جمله شرافتمندانه ترين كارهاى فرد كريم ، چشمپوشى از چيزهايى است كه مى داند .

از جمله نشانه هاى خوبى ، خوددارى از آزردن [مردم] است .

بخشندگى بدون اسراف و مردانگى بدون تباه كردن [و ايجاد نابسامانى ] نشانه ميانه روى است .

هيچ كس پرهيزكارى پيشه نكرد ، مگر اين كه خدا راه برون شدن از سختى ها را برايش آسان كرد .

[دوستى و] برادرى با هيچ چيزى به مانند يارى كردن با مال و جان ، محفوظ نمى مانَد .

دو دعوت با يكديگر مخالف نمى شوند ، مگر اينكه يكى از آن دو گمراهى است .

چه بسيارند برادران در هنگام [پُرى] كاسه [اقبال دنيا به آدمى] ، و چه اندك اند به هنگام پيشامدهاى روزگار !

هرگز كسى را براى افشاى رازم سرزنش نكردم ؛ چرا كه خود [در نگهدارى آن] از او نابردبارتر بودم .

حكايت دنيا ، حكايت سايه توست : اگر بِايستى ، مى ايستد و اگر دنبالش كنى ، دور مى شود .

چه نيكو توشه اى است براى آن جهان ، نيكى كردن به بندگان .

نعمتى كه سپاس گفته نشود ، مانند گناهى است كه بخشوده نشود .

رشته پيوند دين دو ويژگى است : انصاف داشتن با خود ، و با جان و مال به يارى برادران شتافتن .

خود را در جايى فروتر از منزلت خويش بنشان تا مردم تو را در جايى فراتر از منزلتت بنشانند .