معيار شناخت حقّ

امام على عليه السلام ـ در پاسخ به حارث بن حوط وقتى نزد ايشان آمد و گفت : آيا فكر مى كنى كه من اصحاب جمل را گمراه مى دانم ؟! ـ فرمود : اى حارث ! تو پايينت را نگريسته اى و بالايت را نگاه نكرده اى و از اين رو در حيرت و سرگردانى به سر مى برى. تو حقّ را نشناختى، تا اهلش را بشناسى و باطل را نشناختى، تا باطل گرايان را بشناسى.

امام على عليه السلام ـ در پاسخ به سخن حارث كه گفت : به نظر من طلحه و زبير و عايشه به حقّ احتجاج مى كردند ـ فرمود : همانا حقّ و باطل به مردم (شخصيّت افراد) شناخته نمى شود، بلكه حقّ را به پيروى كسانى كه از آن پيروى مى كنند بشناس و باطل را به اجتناب كسانى كه از آن اجتناب مى كنند .

امام على عليه السلام : حقّ به شخصيتها شناخته نمى شود ؛ خودِ حقّ را بشناس تا پيروان آن را بشناسى .

الأمالى للمفيد : حارث به آن حضرت (امام على عليه السلام ) عرض كرد : پدر و مادرم فدايت باد ! كاش زنگار از دلهاى ما مى زدودى و در اين موضوع ما را از بينش لازم برخوردار مى ساختى. امام عليه السلام فرمود: بس كن . تو مردى هستى كه امر بر تو مشتبه شده است . همانا دين خدا با اشخاص شناخته نمى شود، بلكه با معيار و نشانه حقّ شناخته مى گردد ؛ پس حقّ را بشناس، تا اهلش را بشناسى .