شرايط امامت و ويژگيهاى امام

امام على عليه السلام :اين امر (امامت) را به دوش نمى كشد مگر كسى كه اهل شكيبايى، بينش و آگاهى از سررشته امور باشد.

امام على عليه السلام :امام بايد انديشه اى خرد ورز، زبانى گويا و دلى خروشان در راه برپايى حق داشته باشد.

امام على عليه السلام ـ در وصف امامان ـ فرمود : دين را دريافتند، دريافتى از سر آگاهى و پايبندى، نه دريافتى شنيدارى و گفتارى ؛ كه راويان علم بسيارند و پايبندان بدان اندك.

امام على عليه السلام :هر كه خود را پيشواى مردم كند بايد پيش از آموزش ديگران به آموزش خويش بپردازد و پيش از آن كه[ديگران را]به گفتار ادب كند بايد به كردار خود تربيت نمايد.

امام على عليه السلام :فرمان خدا را بر پا نمى دارد جز كسى كه [در اجراى حكم خدا ]سازش نكند و همرنگ جماعت نشود و در پى طمع خويش نرود.

امام على عليه السلام :سزاوارترين مردم به اداره امور امّت، چه در گذشته و چه حال، كسى است كه از همه مردم به پيامبر نزديكتر، به كتاب خدا داناتر، در دين ژرف نگرتر، در اسلام پيشگامتر، در جهاد برتر و در به دوش كشيدن بار اداره امور امّت توانمندتر باشد.

امام على عليه السلام :سه چيز است كه هر رهبرى آنها را دارا باشد شايسته رهبرى و به دوش كشيدن بار اين امانت است: هرگاه در حكومت خود عدالت ورزد، خود را از دسترس امّتش دور نگه ندارد و [احكام ]كتاب خدا را درباره آشنا و بيگانه به اجرا گذارد.

امام على عليه السلام :سزاوارترين مردم به اين كار (خلافت) كسى است كه در آن تواناتر و به فرمان خدا درباره آن داناتر باشد. اگر آشوبگرى دست به آشوب زند، از او بخواهد كه دست از آشوبگرى بردارد و اگر سرپيچى كند با او بجنگد.

امام على عليه السلام :علم (معرفت) ، آنان را به بصيرت حقيقى كشانده و با روح يقين درآميخته اند و آنچه را ناز پروردگان دشوار ديده اند، بر خود هموار كرده اند ··· اينان جانشينان خدا در زمين او هستند.

صفحه اختصاصي حديث و آيات عنه عليه السلام :الإمامُ المُسْتَحِقُّ للإمامةِ لَهُ عَلاَماتٌ ، فَمِنها : أنْ يُعْلَمَ أنّهُ مَعصومٌ مِنَ الذُّنوبِ كُلِّها صَغيرِها و كَبيرِها ، لا يَزِلُّ في الفُتْيا ، و لا يُخْطئُ في الجَوابِ ، و لا يَسْهو و لا يَنْسى ، و لا يَلْهو بِشَيءٍ مِنْ أمرِ الدُّنيا .
و الثّاني : أنْ يَكونَ أعْلَمَ النّاسِ بِحَلالِ اللّه ِ و حَرامِهِ و ضُرُوبِ أحْكامِهِ و أمْرِهِ و نَهْيِهِ و جَميعِ ما يَحتاجُ إليهِ النّاسُ ، فَيَحْتاج النّاسُ إلَيْهِ و يَسْتَغني عَنْهُمْ.
و الثّالثُ : يَجِبُ أنْ يَكونَ أشْجَعَ النّاسِ ، لأنَّهُ فِئَةُ المُؤمِنينَ الَّتي يَرْجِعونَ إلَيْها ؛ إنِ انْهَزَمَ مِنَ الزَّحْفِ انْهَزَمَ النّاسُ لانْهِزامِهِ.
و الرّابعُ : يَجِبُ أنْ يَكونَ أسْخَى النّاسِ و إنْ بَخِلَ أهلُ الأرضِ كُلُّهُمْ ، لأنَّهُ إنِ اسْتَولَى الشُّحُّ عَلَيْهِ شَحَّ بِما في يَدَيْهِ مِنْ أموالِ المُسلِمينَ .
الخامسُ : العِصْمَةُ مِن جَميعِ الذُّنوبِ ، و بِذلِكَ يَتَميَّزُ عَنِ المَأمومِينَ الّذينَ هُمْ غَيْرُ مَعصومِينَ ، لأنّهُ لَو لَم يَكُنْ مَعْصوما لَم يُؤْمَنْ عَلَيْهِ أنْ يَدْخُلَ فيما يَدْخُلُ النّاسُ فيهِ مِنْ مُوبِقاتِ الذُّنوبِ المُهْلِكاتِ و الشَّهَواتِ و اللّذّاتِ .
حديث

امام على عليه السلام :امامِ سزامندِ امامت را نشانه هايى است. نخست آنكه: معلوم شود او از همه گناهان ـ كوچك و بزرگ ـ مصون است، در فتوا دچار لغزش نمى شود و پاسخ نادرست نمى دهد، نه اشتباه مى كند و نه فراموش و به چيزى از دنيا دل نمى بندد.
دوم آن كه: نسبت به حلال و حرام خدا و احكام گوناگون او و امر و نهى الهى و آنچه نياز مردم است، آگاهترين فرد باشد. مردم به او نيازمند باشند و او از مردم بى نياز.
سوم: بايد شجاعترين مردم باشد؛ زيرا امام براى مؤمنان به منزله نيروى پشتيبان لشكر است كه [در هنگام ترس يا شكست ]به آنان پناه مى برند. اگر امام در ميدان نبرد شكست خورَد مؤمنان نيز با شكست او در هم شكسته مى شوند.
چهارم: بايد بخشنده ترين مردم باشد هر چند همه مردم روى زمين بخل ورزند ؛ زيرا اگر آز و بخل بر امام چيره شود، به اموالى از مسلمانان كه در دست اوست، طمع خواهد بست.
پنجم: معصوم بودن از همه گناهان؛ و با اين ويژگى، او از پيروان خود كه معصوم نيستند، متمايز مى شود؛ چه اگر او معصوم نباشد، اطمينانى نيست كه همچون ديگر مردمان گرفتار گناهان مهلك و شهوات و كام جويى ها نشود.

امام على عليه السلام :شرط ها و نشانه هاى اصلى ولايت امامى كه اطاعتش واجب مى باشد، اين است كه از خطا و لغزش و گناه عمدى و از همه گناهان، كوچك و بزرگ، مصون
است، نه مى لغزد و نه اشتباه مى كند، به هيچ امر دين براندازى دل نمى بندد و هيچگاه عياشى و خوشگذرانى نمى كند، داناترين مردم به حلال و حرام خدا و واجبات و مستحبات و احكام اوست، از همه جهانيان بى نياز است و ديگران به او نيازمندند و بخشنده ترين و دليرترين مردمان است.

امام على عليه السلام ـ در خطبه همّام پس از بيان صفات مؤمن ـ فرمود : او پيشواى نيكوكارانِ پس از خويش است.

امام حسين عليه السلام ـ در نامه اش به كوفيان ـ نوشت : به جان خودم سوگند، امام و پيشوا كسى نيست مگر آن كه بر اساس كتاب خدا حكومت كند، عدل و داد را بر پا دارد، پايبند دين حق باشد و خود را وقف در راه خدا كند.

امام باقر عليه السلام :امامت شايسته نيست مگر براى كسى كه داراى سه خصلت باشد: پارسايى اى كه او را از كارهاى حرام باز دارد، بردبارى اى كه با آن خشم خود را مهار كند و خوشرفتارى با كسانى كه بر آنان حكومت مى كند، چندان كه برايشان همچون پدرى مهربان باشد.

امام باقر عليه السلام ـ در توضيح نشانه امام ـ فرمود : حلال زادگى، پرورش نيكو، و نپرداختن به لهو و لعب.

امام صادق عليه السلام :از جمله چيزهايى كه به سبب آن كسى مستحقّ امامت مى شود: پاكدامنى و پاكى از گناهان و معاصى هلاكت بارى است كه آتش دوزخ را سزامند [آدمى ]مى كند و ديگر: آگاهى روشن از تمام حلالها و حرامهايى كه مردم بدانها نياز دارند و سوم: دانستن خاص و عام و محكم و متشابه قرآن، نكته هاى دقيق علم قرآن و تأويل و تفسيرهاى دور از دسترس ذهن و ناسخ و منسوخ آن .

امام صادق عليه السلام :امام آن كسى است كه هيچ كس نمى تواند از دهان و شكم و شهوت او ايراد بگيرد و بگويد: او دروغگوست، مال مردم خوار است و مانند اينها.

امام صادق عليه السلام :امام را نشانه هايى است: بايد داناترين مردم، قاضى ترين مردم، پرهيزگارترين مردم، بردبارترين مردم، دليرترين مردم، بخشنده ترين مردم و عابدترين مردم باشد.

امام رضا عليه السلام ـ در بيان ويژگى امام ـ فرمود : در
امامت ، توانمند و از سياست ، آگاه است.