حديث و آيات:
الف ـ مَثَل مرغزار بهارى
«إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنزَلْنَـهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الاْءَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الاْءَنْعَـمُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الاْءَرْضُ زُخْرُفَهَا وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَـدِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلاً أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَـهَا حَصِيدًا كَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالاْءَمْسِ كَذَ لِكَ نُفَصِّلُ الآيَـتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» .
«در حقيقت، مَثَلِ زندگى دنيا به سان آبى است كه آن را از آسمان فرو ريختيم . پس گياه زمين ، از آنچه مردم و دام ها مى خورند ، با آن در آميخت تا آن گاه كه زمين ، پيرايه خود را برگرفت و آراسته گرديد و اهل آن پنداشتند كه آنان ، بر آن قدرت دارند . شبى يا روزى فرمان [ويرانى] ما آمد و آن را چنان در ديده كرديم كه گويى ديروز وجود نداشته است. اين گونه ، نشانه ها[ى خود] را براى مردمى كه مى انديشند ، به روشى بيان مى كنيم».
«وَ اضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنزَلْنَـهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الاْءَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَـحُ وَ كَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَىْ ءٍ مُّقْتَدِرًا» .
«و براى آنان ، زندگى دنيا را مَثَل بزن كه مانند آبى است كه آن را از آسمان ، فرو فرستاديم . سپس ، گياه زمين با آن در آميخت و [چنان] خشك گرديد كه بادها پراكنده اش كردند ؛ و خداست كه همواره بر هر كارى تواناست».
الإمام عليّ عليه السلام ـ في وَصفِ الدُّنيا ـ : فَهِيَ كَرَوضَةٍ اِعتَمَّ
مَرعاها ، وأعجَبَت مَن يَراها ، عَذبٌ شِربُها ، طَيِّبٌ تُربُها ، تَمُجُّ عُروقُها الثَّرى
، وتَنطُفُ
فُروعُهَا النَّدى ، حَتّى إذا بَلَغَ العُشبُ إبّانَهُ
، وَاستَوى بَنانُهُ
، هاجَت ريحٌ تَحُتُّ
الوَرَقَ ، وتُفَرِّقُ مَا اتَّسَقَ ، فَأَصبَحَت كَما قالَ اللّه ُ :
«هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَـحُ وَ كَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَىْ ءٍ مُّقْتَدِرًا» ، اُنظُروا فِي الدُّنيا في كَثرَةِ ما يُعجِبُكم ، وقِلَّةِ ما يَنفَعُكُم .
امام على عليه السلام ـ در وصف دنيا ـ : دنيا چون مرغزارى است كه گياهانش قد كشيده و بيننده اش را خوش مى آيد ، آبش گواراست و خاكش خوش. از آوندهايشان تَرى مى تراود و از شاخه هايشان ژاله مى چكد، و چون سبزه هايش رشد كنند و گل و گياهانش قامت بيفرازند، به ناگاه ، بادى وزيدن مى گيرد و برگ ها را فرو مى ريزد و آن همه نظم و هماهنگى را از هم مى پراكند و چنان مى شود كه خداوند فرموده است: «و چنان خشك گرديد كه بادها پراكنده اش كردند، و خداست كه همواره بر هر كارى تواناست . دنيا را بنگريد كه از آنچه شما را خوش مى آيد، چه فراوان دارد و آنچه شما را سودمند مى افتد ، چه اندك دارد» .