حديث و آيات: اوّلين اسلام آورنده

تاريخ دمشق عن حَبّةِ العُرَنيِّ :رأيتُ عليّا يوما ضَحِكَ ضِحْكا ـ لَم أرَهُ ضَحِكَ ضِحْكا أشدَّ مِنهُ ـ حتّى أبْدى ناجِذَهُ، ثُمّ قالَ : اللّهُمَّ لا أعرِفُ أنَّ عبدا مِن هذهِ الاُمّةِ عَبَدكَ قَبْلي غيرَ نبيِّها عليه السلام .حديث
تاريخ دمشق ـ به نقل از حَبّه عُرَنى ـ : روزى ديدم على چنان خنديد كه خنده اى آنچنان شديد از او نديده بودم، طورى كه دندان عقلش پديدار شد؛ آن گاه گفت: خدايا! هيچ بنده اى از اين امّت جز پيامبرش را نمى شناسم كه پيش از من، تو را پرستيده باشد.