الإمام الصادق عليه السلام : كانَ أبوذَرٍّ رضى الله عنه يَقولُ في خُطبَتِهِ : يا مُبتَغِيَ العِلمِ ، كَأَنَّ شَيئا مِنَ الدُّنيا لَم يَكُن شَيئا ، إلاّ ما يَنفَعُ خَيرُهُ ويَضُرُّ شَرُّهُ إلاّ مَن رَحِمَ اللّه ُ .
يا مُبتَغِيَ العِلمِ ، لايَشغَلُكَ أهلٌ ولا مالٌ عَن نَفسِكَ ، أنتَ يَومَ تُفارِقُهُم كَضَيفٍ بِتَّ فيهِم ثُمَّ غَدَوتَ عَنهُم إلى غَيرِهِم ، وَالدُّنيا وَالآخِرَةُ كَمَنزِلٍ تَحَوَّلتَ مِنهُ إلى
غَيرِهِ ، وما بَينَ المَوتِ وَالبَعثِ إلاّ كَنَومَةٍ نِمتَها ثُمَّ استَيقَظتَ مِنها .
يا مُبتَغِيَ العِلمِ ، قَدِّم لِمَقامِكَ بَينَ يَدَيِ اللّه ِ ، فَإِنَّكَ مُثابٌ بِعَمَلِكَ ، كَما تَدينُ تُدانُ يا مُبتَغِيَ العِلمِ .
امام صادق عليه السلام : ابو ذر در سخنرانى اش مى گفت: اى جوينده دانش! هيچ چيز دنيا را چيز مينگار جز آنچه خيرش سود رساند و شرّش زيان زند ، مگر به كسى كه خدايش بدو رحم كند. اى جوينده علم! زنهار، زن و فرزند و مال ، تو را از خويشتن باز ندارد؛ چه، روزى كه از آنها جدا مى شوى ، [خواهى دانست كه [همانند ميهمانى بوده اى كه شبى را در ميان ايشان گذرانده اى و صحبگاهان از نزدشان به جاى ديگران رفته اى . دنيا و آخرت ، به سانِ منزلگاهى است كه از آن به منزلگاهى ديگر منتقل شده اى. فاصله اى ميان مرگ و رستاخير نيست ،
مگر به اندازه خوابى كوتاه كه بخوابى و سپس ، بيدار شوى.
اى جوينده دانش! براى آن روز كه در پيشگاه خداوند قرارگيرى ، چيزى پيش فرست؛ زيرا كه تو در برابر عملت پاداش مى يابى . اى جوينده دانش! از هر دست كه بدهى ، با همان دست پس مى گيرى.
الإمام الصادق عليه السلام : في مُناجاةِ موسى عليه السلام : يا موسى ، إنَّ الدُّنيا دارُ عُقوبَةٍ ، عاقَبتُ فيها آدَم عِندَ خَطيئَتِهِ ، وجَعَلتُها مَلعونَةً ؛ مَلعونٌ ما فيها إلاّ ما كانَ فيها لي .
امام صادق عليه السلام : در مناجات خدا با موسى عليه السلام آمده است: «اى موسى! دنيا، سراى كيفر است . در آن ، آدم را بر خطايش كيفر دادم. دنيا و آنچه را در آن است ، لعنت شده قرار دادم ، مگر آنچه از آن كه براى من باشد».
الإمام الصادق عليه السلام : إنِ استَطَعتَ
ألاّ تَنالَ مِنَ الدُّنيا شَيئا تُسأَلُ عَنهُ غَدا فَافعَل .
امام صادق عليه السلام : اگر توانستى از دنيا چيزى به دست نياورى كه فردا [ى قيامت [براى آن بازخواست شوى، چنين كن.
الإمام الصادق عليه السلام : مَن يَتَّقِ اللّه َ فَقَد أحرَزَ نَفسَهُ مِنَ النّارِ بِإِذنِ اللّه ِ ، وأصابَ الخَيرَ كُلَّهُ فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ .
امام صادق عليه السلام : هركه از خدا پروا كند، به اذن خداوند، خويشتن را از آتش مصون دانسته است و در دنيا و آخرت به همه خوبى ها دست يافته است.
امام صادق عليه السلام : كسى كه دنيايش را به خاطر آخرتش و يا آخرتش را به خاطر دنيايش ترك كند ، از ما نيست.
الإمام الصادق عليه السلام : إنَّكُم في آجالٍ مَقبوضَةٍ ، وأيّامٍ مَعدودَةٍ ، وَالمَوتُ يَأتي بَغتَةً ، مَن يَزرَع خَيرا يَحصُد غِبطَةً ، ومَن يَزرَع شَرّا يَحصُد نَدامَةً ، ولِكُلِّ زارِعٍ ما زَرَعَ .
امام صادق عليه السلام : شما در عمرهايى به سر آمدنى و روزهاى چند به سر مى بريد و مرگ ، به ناگاه فرا مى رسد. هركه نيكى بكارد ، شادى مى دِرَود، و هركه بدى بكارد ، پشيمانى درو مى كند. هر كشتگرى ، آن درويد كه كاشت.
امام صادق عليه السلام : نيكو كمكى است دنيا براى آخرت!
الاحتجاج ـ في ذِكرِ أسئِلَةِ زِنديقٍ لِلإِمامِ الصّادِق عليه السلام ـ : قالَ [الزِّنديقُ ] : فَلاِءَيِّ عِلَّةٍ خَلَقَ الخَلقَ وهُوَ غَيرُ مُحتاجٍ إلَيهِم ولا مُضطَرٍّ إلى خَلقِهِم ، ولايَليقُ بِهِ التَّعَبُّثُ بِنا؟
قالَ عليه السلام : خَلَقَهُم لاِءِظهارِ حِكمَتِهِ ، وإنفاذِ عِلمِهِ ، وإمضاءِ تَدبيرِهِ .
قالَ : وكَيفَ لايَقتَصِرُ عَلى هذِهِ الدّارِ فَيَجعَلَها دارَ ثَوابِهِ ومُحتَبَسَ عِقابِهِ؟
قالَ : إنَّ هذِهِ الدّارَ دارُ ابتِلاءٍ ، ومَتجَرُ الثَّوابِ ، ومُكتَسَبُ الرَّحمَةِ ، مُلِئَت
آفاتٍ ، وطُبِّقَت شَهَواتٍ ، لِيَختَبِرَ فيها عَبيدَهُ بِالطّاعَةِ ؛ فَلايَكونُ دارُ عَمَلٍ دارَ جَزاءٍ .
الاحتجاج ـ در بيان پرسش هاى زنديق از امام صادق عليه السلام ـ : زنديق گفت: پس به چه علّت خداوند ، خلق را آفريد ، در حالى كه نه به آنها نياز داشت ، نه به آفريدنشان مجبور بود، و بازيچه قرار دادن ما هم شايسته او نيست؟
فرمود: «آنها را آفريد تا حكمت خويش را نمايان سازد و دانش خويش را به اجرا درآورد و تدبيرش را به كار بَرَد».
زنديق گفت: چرا به همين سرا بسنده نمى كند و آن را سراى پاداش و زندان كيفر خويش قرار نمى دهد [و به آخرت موكول كرده است]؟
فرمود: «اين سرا، سراى آزمايش، تجارت خانه ثواب و محلّ كسب رحمت است ؛ آكَنده از آفات و پُر از شهوات ، قرار داده شده است تا خداوند ، در آن بندگانش را به طاعت بيازمايد. پس، خانه عمل، خانه پاداش نيست».
الإمام الصادق عليه السلام : إنَّ اللّه َ ـ تَبارَكَ وتَعالى ـ أعطى مُحَمَّدا صلي الله عليه و آله شَرائِعَ نوح وإبراهيم وموسى وعيسى عليهم السلام : التَّوحيدَ وَالإِخلاصَ وخَلعَ الأَندادِ وَالفِطرَةَ الحَنيفِيَّةَ السَّمحَةَ ، ولا رَهبانِيَّةَ ولا سِياحَةَ ، أحَلَّ فيهَا الطَّيِّباتِ وحَرَّمَ فيهَا الخَبائِثَ ، ووَضَعَ عَنهُم إصرَهُم
وَالأَغلالَ
الَّتي كانَت عَلَيهِم .
امام صادق عليه السلام : خداى ـ تبارك و تعالى ـ شريعت هاى نوح و ابراهيم و موسى و عيسى عليهم السلام را به محمّد صلي الله عليه و آله عطا كرد: يكتاپرستى را ، اخلاص را ، شرك ستيزى را و فطرت حنيفى آسان (آيين اسلام و خداپرستى) را. رهبانيت و سياحت ، روا نيست. در اين شريعت ها ، چيزهاى پاك و پاكيزه را حلال كرد و پليدى ها را حرام گردانيد و سختگيرى ها و زنجيرهايى را كه بر گردن آنها بود، از ايشان برداشت.
عنه عليه السلام ـ في قَولِهِ تَعالى : «يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَيِّبَـتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ» ـ : نَزَلَت هذِهِ الآيَةُ في أميرِ المُؤمِنين عليه السلام وبِلال وعُثمانَ بنِ مَظعون ، فَأَمّا أميرُ المُؤمِنين عليه السلام فَحَلَفَ ألاّ يَنامَ بِاللَّيلِ أبَدا ، وأمّا بِلالٌ فَإِنَّهُ حَلَفَ ألاّ يُفطِرَ بِالنَّهارِ أبَدا ، وأمّا عُثمانُ بنُ مَظعونٍ فَإِنَّهُ حَلَفَ ألاّ يَنكِحَ أبَدا .
فَدَخَلَتِ امرَأَةُ عُثمان عَلى عائِشَةَ وكانَتِ امرَأَةً جَميلَةً ، فَقالَت عائِشَة :
ما لي أراكِ مُعَطَّلَةً؟ فَقالَت : ولِمَن أتَزَيَّنُ؟ فَوَاللّه ِ ما قارَبَني زَوجي مُنذُ كَذا وكَذا ، فَإِنَّهُ قَد تَرَهَّبَ ولَبِسَ المُسوحَ وزَهِدَ فِي الدُّنيا .
فَلَمّا دَخَلَ رَسولُ اللّه صلي الله عليه و آله أخبَرَتهُ عائِشَة بِذلِكَ ، فَخَرَجَ فَنادَى الصَّلاةَ جامِعَةً ، فَاجتَمَعَ النّاسُ ، فَصَعِدَ المِنبَرَ فَحَمِدَ اللّه َ وأثنى عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ :
ما بالُ أقوامٍ يُحَرِّمونَ عَلى أنفُسِهِمُ الطَّيِّباتِ؟! ألا إنّي أنامُ بِاللَّيلِ ، وأنكِحُ ، واُفطِرُ بِالنَّهارِ ، فَمَن رَغِبَ عَن سُنَّتي فَلَيسَ مِنّي .
فَقاموا هؤُلاءِ فَقالوا : يا رَسولَ اللّه ، فَقَد حَلَفنا عَلى ذلِكَ ! فَأَنزَلَ اللّه ُ تَعالى : «لاَ يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِى أَيْمَـنِكُمْ وَلَـكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الاْءَيْمَـنَ فَكَفَّـرَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَـكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَـثَةِ أَيَّامٍ ذَ لِكَ كَفَّـرَةُ أَيْمَـنِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ» الآية .
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه شريف «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! پاكيزه هايى را كه خدا براى شما حلال كرده است ، حرام مشماريد» ـ : اين آيه درباره امير مؤمنان عليه السلام و بلال و عثمان بن مظعون ، نازل شد. امير مؤمنان ، سوگند خورد كه شب ، هرگز نخوابد ؛ بلال ، سوگند خورد كه هميشه روزه بگيرد عثمان بن مظعون نيز سوگند خورد كه هرگز نزديكى نكند.
[روزى] همسر عثمان ـ كه زن زيبايى بود ـ نزد عايشه آمد. عايشه گفت: چرا به خودت نمى رسى؟
گفت: براى چه كسى آرايش كنم؟ به خدا سوگند كه شوهرم از فلان و بهمان وقت با من نزديكى نكرده است ، رهبانيت پيشه كرده و پشمينه پوشيده و زاهد شده است.
چون پيامبر خدا آمد، عايشه ، موضوع را به ايشان گفت. پيامبر صلي الله عليه و آله بيرون آمد و مردم را به مسجد فرا خواند. مردم جمع شدند. ايشان بر منبر رفت و حمد و ثناى الهى به جاى آورد و سپس فرمود: «عدّه اى را چه مى شود كه چيزهاى پاك و روا را بر خود ، حرام مى شمارند؟! بدانيد كه من ، شب مى خوابم و نزديكى مى كنم، و روز ، غذا مى خورم. پس، هر كه از راه و رسم من روى گردانَد ، از من نيست.
آن سه نفر برخاستند و گفتند: اى پيامبر خدا! ما بر اين كار ، سوگند خورده ايم .
در اين هنگام ، خداوند متعال اين آيات را فرو فرستاد: «خدا ، شما را بر سوگندهاى بيهوده تان مؤاخذه نمى كند ؛ بلكه به سوگندهايى كه [از روى اراده] ، مى خوريد [و مى شكنيد] ، شما را مؤاخذه مى كند وكفّاره اش ، خوراك دادن به ده بينوا ـ از غذاهاى متوسّطى است كه به كسان خود مى خورانيد ، يا پوشانيدن آنان ، يا آزاد كردن بنده اى، و كسى كه [هيچ يك از اينها را ] نيابد ، سه روز روزه بدارد. اين است كفّاره سوگندهاى شما ، وقتى كه سوگند مى خوريد» .