هر چيزى را شالوده اى است و شالوده اسلام ، دوستدارى ما اهل بيت است.
يَا بنَ النُّعمانِ! إن أردتَ أن يَصفُو لَكَ وُدُّ أخيكَ فَلا تُمازِحَنَّهُ ولاتُمارِيَنَّهُ ولاتباهِيَنَّهُ ولاتُشارَّنَّهُ؛
اى پسر نعمان! اگر مى خواهى برادرت با تو در دوستى با صفا [و يك دل ]باشد ، با او شوخى مكن و به كشمكش مپرداز و بر او مباهات مفروش وستيزه مجوى.
دوستت را بر راز خود آگاه مساز ، مگر آن رازى كه اگر دشمنت هم از آن آگاه شود ، زيانى به تو نرسد.
بسيار دعا كنيد ؛ زيرا خداوند از ميان بندگانش كسانى را دوست دارد كه او را به دعا بخوانند.
سه چيز است كه محبّت مى آورد : دين ، فروتنى و بخشش.
سه چيز است كه مرد را زبون مى سازد : رشك ، سخن چينى و سبُك سرى.
اَلجَهلُ في ثَلاثٍ : في تَبَدُّلِ الإخوانِ والمُنابَذَةِ بِغَيرِ بَيانٍ والتَجَسُّسِ عَمّا لايَعني ؛
نادانى در سه چيز است : عوض كردن دوستان ، ابراز مخالفت بى دليل ، و تجسّس در آنچه سودى ندارد.
انس (وآرامش) در سه چيز است : در زن سازگار ، فرزند خوش رفتار و دوست باصفاى وفادار.
سه چيز است كه همگان به آن نياز دارند : امنيّت ، عدالت و فراوانى نعمت.
تَحتاجُ الإخوَةُ فيما بَينَهُم إلى ثَلاثَةِ أشياءَ فَإنِ استَعمَلوها وإلاّ تَبايَنوا وتَباغَضُوا وهِىَ : اَلتّناصُفُ وَالتَّراحُمُ ونَفىُ الحَسَدِ؛
برادران در ميان خود به سه چيز نيازمندند . اگر آنها را به كار بندند [بربرادرى بپايند] ؛ وگرنه از يكديگر جدا شوند و دشمن هم گردند . آن سه چيز عبارت اند از : انصاف با يكديگر ، مهربانى با هم و دور كردن حسد.