احادیث امام سجاد علیه السلام

امام سجاد عليه السلام فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آلهدر نماز، آن قدر گريه مى كرد تا آنكه جا نمازش تر مى شد، اين بخاطر خوف از خدا بود، بى آنكه جرمى داشته باشد. گريه در نماز خوب نيست، مگر آنكه از خوف خدا باشد. نماز خاشعانه، همراه با توجّه و حضور قلب و ياد خدا و حالت سوز و اشك و نياز و تضرّع، به نماز «روح» مى بخشد و ثواب آن را بيشتر مى كند. گر چه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و پيشوايان دين، معصوم بودند و گناهى نداشتند، ولى معرفت كاملى كه به خدا داشتند، هميشه خود را نسبت به پروردگار، داراى قصور و كوتاهى مى ديدند و اشك مى ريختند. عاصيان از گناه توبه كنند عارفان از عبادت، استغفار

امام زين العابدين عليه السلام فرمود: امام حسن عليه السلام عابدترين و زاهدترين و برترين مردم زمان خود بود. امامان معصوم، چون الگو و اسوه ديگرانند، بايد در فضايل اخلاقى و كمالات معنوى از ديگران برتر باشند تا مردم با اقتدا به آنان، به كمال برسند. عبادت، زهد و فضل، سه خصلت ممتازى است كه طبق اين حديث، آن حضرت از همه مردم زمانش بيشتر از آنها برخوردار بود و اين برترى در خصال شايسته، در زندگى و سيره همه پيشوايان دين وجود داشته است.

امام سجاد عليه السلام فرمود: امام حسن عليه السلام از جهت زبان صادق ترين مردم و از نظر گفتار فصيح ترين آنان بود. آنچه به كلام انسان اعتبار و زيبايى مى بخشد، حُسن ظاهر و باطن است، يعنى خوب حرف زدن و حرفِ خوب زدن. صدق و راستى، فضيلتِ درونى و محتوايى كلام است و فصاحت و شيوايى، جنبه ظاهرى سخن را زيبا مى سازد. امام مجتبى عليه السلام هم صادق ترين بود، هم فصيح ترين، همچنان كه پدرش امير المؤمنين عليه السلام و جدّش رسول خدا صلي الله عليه و آله نيز از همه مردم صادق تر و فصيح تر بودند.

امام سجاد عليه السلام فرمود: امام حسن عليه السلام وقتى مرگ را به ياد مى آورد، مى گريست، و هرگاه به ياد قبر مى افتاد ، مى گريست . عارفان صاحبدل، دنيا را پل عبور به سراى جاودانه آخرت مى دانند و آخرت را نتيجه اعمال خوب و بد بندگان مى شمارند. از اين رو، قبر كه خانه وحشت و تنهايى انسان است و همدمى جز اعمالش ندارد و مرگ كه دالان ورود به آن «وحشت آباد» است، براى بيدار دلان هم مايه پند و عبرت است، هم سبب گريستن. در روايت نبوى هم آمده است كه «مرگ» را كه بر هم زننده همه لذّت هاست، زياد ياد كنيد.

امام زين العابدين عليه السلام فرمود: امام حسن عليه السلام هيچ وقت آيه «يا أَيـُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» (اى كسانى كه ايمان آورده ايد) را از كتاب خدا نمى خواند مگر اينكه مى گفت: «لَبَّيْكَ، أَللّهُمَّ لَبَّيْكَ». لبيك گويى به نداى الهى، ادب عبوديت و بندگى است. وقتى انسان هنگام تلاوت كلام اللّه خود را مخاطب سخن خدا بداند، بهتر اثر مى پذيرد و مواعظ حق بر دل او مى نشيند. خطاب هاى قرآن، نه فقط مخصوص پيامبر خدا صلي الله عليه و آله بود، نه مسلمان دوره آن حضرت. همه اهل ايمان در همه زمان ها مخاطب كلام الهى اند. گفتن «لبيك» هنگام رسيدن به مواردى كه اهل ايمان را خطاب قرار داده، نشانه اين حضور قلب و خود را مخاطب قرآن ديدن است.

امام زين العابدين عليه السلام (در جواب كسى كه گفت: چه قدر اولاد پدر شما كم است) فرمود: تعجب مى كنم چگونه به دنيا آمدم، در حالى كه پدرم (امام حسـين عليه السلام) هر روز و شب هزار ركعت نماز مى خواند. انس به پروردگار و خواندن نمازهاى نافله فراوان، از خصوصيّات پيشوايان حقّ است. هزار ركعت نماز در شبانه روز، از امامان ديگر، از جمله حضرت على عليه السلام هم نقل شده است.

امام سجاد عليه السلام فرمود: روزى كه معاويه مروان حكم را بر مدينه گماشت وبراى جوانان قريش حقوقى معين نمود، من رفتم، مروان اسم مرا پرسيد: گفتم: على. گفت: پس اسم برادرت؟. گفتم: على. گفت: على و على؟ (پدرت چه قصدى دارد كه نامى جز على بر فرزندانش نمى گذارد؟!.) امام سجاد عليه السلاممى فرمايد: به خانه برگشتم و سخن مروان را براى پدرم بازگو كردم، پدرم فرمود: اگر حتى صدفرزند برايم بود؛ دوستداشتم برهيچ يك نامى جز على ننهم. سياست آل اميّه، «على زدايى» بود. در مقابل، خط مشى اهل بيت عليهم السلام مطرح ساختن نام «على» و فضايل آن حضرت بود. نام امام سجاد، امام رضا و امام هادى نيز «على» بود. نامگذارى فرزندان به اين نام نيك و زيبا، هم دليل علاقه به آن حضرت است، هم مقابله با خط انحرافى دشمنان على عليه السلام است.

امام سجاد عليه السلام مى فرمايد: امام حسين عليه السلام جامه اى از پوست خز به پنجاه دينار مى خريد و زمانى كه تابستان مى شد آن را صدقه مى داد و اشكالى در آن نمى ديد. دلبستگى نداشتن به مظاهر دنيا نشانه زهد است. حريصان، از مال دنيا نه خود استفاده مى كنند، نه به ديگران چيزى مى دهند. امّا كريمان، هم خود بهره مى برند، هم خيرشان به ديگرى مى رسد. امام حسين عليه السلام لباس گرانبهايى را كه براى زمستان مى خريد و مى پوشيد، وقتى تابستان مى شد و نيازى به آن نبود، آن را به مسكين مى بخشيد و نگه نمى داشت، تا خيرى به ديگران رسانده باشد.

امام سجاد عليه السلام فرمود: اگر تمام كسانى كه در ميان مشرق و مغرب هسـتند از دنيا بروند (و من تنها بمانم) و قرآن با من باشد وحشت مرا نمى گيرد (و نمى ترسم). او چنين بود كه وقتى جمله «مالك يوم الدين» را مى خواند آنرا تكرار مى كرد تا جايى كه نزديك بود جـان دهد. قرآن مجموعه اى حكمت آميز از كلمات خداوند است كه معارفى بى پايان دارد، البته براى آنان كه با زبان فهم اين معارف آشنا باشند. هر كه مونس و همدم كلام اللّه باشد، هيچ وقت احساس تنهايى و غربت نمى كند و تنهايى هاى او با تلاوت قرآن از بين مى رود.

امام سجاد عليه السلام هنگامى كه وضو مى گرفت رنگ مباركش زرد مى شد، خانواده اش به او مى گفتند: چه حالتى است كه شما را دست مى دهد؟ مى فرمود: آيا مى دانيد آماده مى شوم تا در مقابل چه كسى بايستم؟ براى اقامه نماز، انجام مقدمات لازم است، تا حالت بندگى را بيشتر كند. وضو مقدّمه انجام اين عبادت است. كسى كه حقيقت نماز را بداند و در نماز، خود را ايستاده در برابر فرمانرواى هستى و خداى جهان آفرين ببيند، طبيعى است كه از مراحل مقدماتى نماز، يعنى هنگام وضو، رنگ چهره اش تغيير يابد و هراس وقوف در آستان الهى او را به خشيت آورد. چنين ادب و آدابى است كه نماز را اثرگذار مى كند و نماز در زندگى انسان تأثير سازنده مى گذارد.