عَن الحسن البصرى:
ما كانَ فى هذِهِ الأُمَّةِ اَعْبَدُ مِنْ فاطِمَةَ عليهاالسلام
كانَتْ تَقُـومُ حَتّى تَتَـوَرَّمَ قَدَمـاها.
حسن بصرى مى گويد:
كانَ الحَسَنُ بنُ عَلِىٍّ عليه السلام كَثيرا ما يَتَمَثَّلُ:
يا أَهْلَ لَذّاتِ دُنْيا لابَقاءَ لَها
اِنَّ اغْتِرارا بِظِلٍّ زائلٍ حُمُقٌ
امام حسن عليه السلام زياد به اين شعر تمثّل مى فرمود:
عَنِ الحَسَـنِ بنِ عَلِىٍّ عليه السلام قـالَ:
عَلَّمَنى جَدّى رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله كَلِماتٍ أَقُولُهُنَّ فى الْوَتْرِ:
«اَللّهُمَّ اهْدِنى فيمَنْ هَدَيْتَ،
و عـافِنى فيـمَنْ عـافَـيْتَ،
وَ بارِكَ لى فيما أَعْطَيْتَ...»
امام حسن عليه السلام فرمايد:
كانَ الْحَسَنُ عليه السلام يَقُولُ:
اَهْـلُ الْمَسْـجِدِ زُوّارُ اللّه ِ
وَ حَقٌّ عَلَى الْمَزُورِ أَلتُّحْفَةُ لِزائِرهِ.
امام حسن عليه السلام مى فرمود:
يَحْيى بْنُ الْحَسَنِ قالَ:
كانَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عليهماالسلام إِذا بَلَغَهُ عَنِ الرَّجُلِ ما يَكْرَهُ، بَعَثَ إِليْهِ بِصُرَّةِ دَنانيرَ، فَكانَتْ صُرارُهُ ما بَيْنَ الثَّلاثْمِائَةِ إِلىَ الْمِأَتَيْنِ دينارٍ، فكانَتْ صُرارُ مُوسى مَثَلاً.
يحيى پسر حسن مى گويد:
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قالَ:
كُنّا عِنْدَ الرِّضا عليه السلام فَذَكَرْنا أَباهُ، فَقالَ:
كانَ عَقْلُهُ لاتُوازى بِهِ الْعُقُولُ و رُبّما شاوَرَ الْأَسْوَدَ مِنْ سُودانِهِ، فَقيلَ لَهُ:
تُشاوِرُ مِثْلَ هذا؟ فَقالَ:
إِنَّ اللّه َ تَبارَكَ و تَعالى رُبَّما فَتَحَ عَلى لِسانِهِ، قالَ: فَكانُوا رُبَّما أَشاروُا عَلَيْهِ بِالشّىْ ءِ فَيَعْمَلُ بِهِ فى الضِّيْعَةِ وَالْبُستانِ.
از حسن بن جهم روايت شده كه گفت:
قالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِىٍّ عليهماالسلام:
قالَ رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله:
إِنَّ الْأَنْبِياءَ عليهم السلام إِنَّما فَضَّلَهُمُ اللّه ُ عَلى خَلْقِهِ بِشِدَّةِ مُداراتِهِمْ لِأَعْداءِ دين اللّه ِ وَ حُسْنِ تَقِيَّتِهِمْ لِأَجْلِ إِخْوانِهِمْ فِى اللّه ِ.
امام حسن عليه السلام فرمود:
قالَ الحَسَنُ بنُ عَلى عليه السلام:
«اِنَّ هذَا القُرآنَ فيهِ مَصابيحُ النُّورِ وَ شِفاءٌ لِلْصُّدُورِ».
امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود:
يَعْلَمُونَ ظاهِرا مِنَ الْحَيوةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الاْخِرَةِ هُمْ غافِلون.
بيشتر مردم به امور ظاهرى زندگى دنيا (مانند صنعت
و تجارت و غيره) آگاهى دارند و از عالم آخرت (و
وعده ثواب و عقاب حق) به كلّى بى خبرند.
تمدنها، فرزند فرهنگها و انديشه هاست و آداب و روشهاى هر ملّت بيانگر روحيات و انديشه هاى افرادى است كه در آن
جامعه زندگى مى كنند زيرا تصوّرات، شناختها و بينشها و تفكّرات، در آداب و رسوم و روش زندگى ملّتها و افراد جلوه گر
مى شود.
چنانچه ميزان رشد و تعالى و تكامل يا انحطاط جامعه ها، ملّتها و گروهها وابسته به آداب و روشهاى آنان است، و يگانه
معّرف هر فرد آداب و روشهايى است كه از انديشه هاى او حكايت مى كند.
آداب و رسوم جامعه هاى بشرى به يكى از سه قسم زير برمى گردد:
1 ـ آداب و رسوم عاميانه و خرافى
2 ـ آداب و رسوم دانشمندان
3 ـ آداب و سنن پيامبران
براى مبدأ پيدايش آداب و رسوم عاميانه و خرافى و غير عاميانه نمى توان زمان و مكان خاصّى را بيان كرد ولى بى ترديد
مى توان گفت از زمان شروع زندگى بشر در روى زمين كه از زمان هبوط حضرت آدم آغاز شد تا به امروز يك سلسله آداب و
رسوم روش زندگى در ميان خداپرستان و دين باوران پيدا شده كه با روشها و رسوم نوع بشر فرق داشته و دارد. و باز روشن
است كه اين روشها و آداب از سطح عقل و از محيط انديشه افراد عادى بشر بيرون است، زيرا با انديشه و عقل بشرى
نمى توان به آنها رسيد و اساسا درخور فهم بشر نيست، بلكه برخى از شخصيتها و فرزانگان برگزيده جهان پيامبرانند كه از راه
وحى و الهام از آفريدگار گرفته و به مردم جهان عرضه كرده اند.
اين نوع آداب و رسوم و روشها يك تشكيلات الهى و غير مادى است كه سعادت روحى و جسمى انسانها را بعهده دارد.
مسئوليت رشد و هدايت پيامبران را خدا بعهده گرفته و طرز معاشرت و آداب و روش زندگى آنان را هم امضا و تصديق
نموده است.
بنابراين بهترين و موفقترين روشها و آداب و رسومى كه شايسته الگوگيرى و پيروى است همان روش پيامبران و
پرورش يافتگان مكتب الهى است. كه از هرگونه خطا و كج روى مصون است.
از اين رو خداوند متعال در قرآن انسانها را به پيروى از راه و روش آنان فرامى خواند و مى فرمايد: «قَدْ كانَتْ لَكُمْ اُسْوَةٌ
حَسَنَةٌ فى اِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ»
يعنى در روش زندگى ابراهيم و كسانى كه با اويند(يعنى ساير پيامبران) سرمشق و الگوى خوبى براى شماست.
يا در آيه ديگر مى فرمايد: «لكم فى رسول اللّه اسوة حسنة»
براى شما در روش و زندگى رسول خدا صلي الله عليه و آله سرمشق و الگوى نكويى است.
علاوه بر قرآن، عقل سالم و تجربه هم ما را به پيروى از مكتب پيامبر و دست پروردگان آنان مى خواند، زيرا با مطالعه در
تاريخ و زندگى اين برگزيدگان الهى معلوم مى شود كه بهترين و موفقترين روش در رسيدن به سعادت روش آنان است.
در اين چهل حديث با شمّه اى از انديشه هاى حكيمانه و برداشتها و بينشهاى جاودانه آنان آشنا مى شويم تا به توفيق
الهى بتوانيم از انديشه و سخن الهى و پر از حكمت آنان الهام گرفته و در عمل، آنان را الگو قرار دهيم و با ادامه راهشان در
شمار دوستداران عترت و بندگان شايسته خدا قرار گيريم.
قم ـ محمود شريفى
11 ذيقعده 1416 روز ميلاد امام هشتم عليه السلام
و 12 فروردين 1375 روز جمهورى اسلامى
اى كسانى كه ايمان آورديد هنگامى كه به يكديگر
قرض الحسنه داديد تا زمان معيّن پس آنرا بنويسد.
قرض الحسنه سنّتى اسلامى است كه اقتصاد را در خدمت عقيده مى گيرد.
قرض الحسنه تجلّى حاكميّت ارزشهاى اخلاقى و مبانى عقيدتى بر سودجوئيهاى اقتصادى است.
قرض الحسنه نوعى ايثار است و ربا يكى از انواع پليد استثمار. قرض الحسنه همان اندازه ارزشمند است كه ربا ضدّ
ارزش، قرض الحسنه وام دادن بخداست و كدام مؤمن است كه از وام دادن به خدا احساس ترديد و يا پشيمانى نمايد؟
سوء استفاده از اين سنّت اصيل قرآنى هرگز نمى تواند بهانه اى براى گريز و احيانا برخورد با اين مستحّب قطعى اسلام
باشد.
آنچه در پيش داريد چهل حديث گرانبها در باب اين دستور مقدّس الهى است كه ابعاد مختلف قرض الحسنه مثل:
اهميّت ـ ثواب ـ كراهت قرض گرفتن بى مورد و لزوم سرعت در پرداخت و ... را مورد توجّه قرار داده است.
باشد كه برادران و خواهران ايمانى در پرتو انوار گفتار معصومين عليه السلام زندگى را از معنويّت و ايثار سرشار سازند و اين
سنّت مذهبى را در جامعه بزرگ اسلامى با اهداف و شيوه هاى خداپسندانه آن، احيا نمايند.
قم ـ محمود شريفى
11 ذيقعده 1416 روز ميلاد امام هشتم عليه السلام
و 12 فروردين 1375 روز جمهورى اسلامى