امام على عليه السلام : خوابى كه همراه يقين باشد، بهتر از نمازى است كه همراه شكّ باشد.
امام على عليه السلام : هدف نهايى دين، ايمان است و هدف نهايى ايمان يقين.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : عِبادَ اللّه ِ ، إنّ مِن أحَبِّ عِبادِ اللّه ِ إلَيهِ عَبدا أعانَهُ اللّه ُ على نَفسِهِ ، فاستَشعَرَ الحُزنَ ، و تَجَلبَبَ الخَوفَ ، فزَهَرَ مِصباحُ الهُدى في قَلبِهِ ··· قد أبْصَرَ طَريقَهُ ، و سَلكَ سَبيلَهُ ، و عَرفَ مَنارَهُ ، و قَطعَ غِمارَهُ ، و استَمسَكَ مِن العُرى بأوثَقِها ، و مِن الحِبالِ بأمتَنِها ، فهُو مِن اليَقينِ على مِثلِ ضَوءِ الشَّمسِ .
امام على عليه السلام : اى بندگان خدا! از دوست داشتنى ترين بندگان خداوند نزد او، بنده اى است كه خدا وى را در برابر نَفْسَش يارى رسانده و از اين رو، اندوه را جامه زيرين خود ساخته و ترس را پيراهن رويين خود قرار داده است. چراغ هدايت در دلش مى درخشد··· مسير خود را ديده و راه خود را پيموده، مناره هاى آن را شناخته و خطراتش را پشت سر نهاده و از دستاويزها به محكمترين آنها چنگ در زده و از ريسمان ها به استوارترينشان چسبيده است و يقينى چون پرتو خورشيد دارد.
عنه عليه السلام ـ في صِفَةِ حُجَجِ اللّه ِ تعالى في الأرضِ ـ : هَجَمَ بِهِمُ العِلمُ على حَقيقَةِ البَصيرَةِ ، و باشَرُوا رُوحَ اليَقينِ ، و استَلانُوا ما اسْتَعوَرَهُ المُترَفونَ ، و أنِسُوا بِما استَوحَشَ مِنهُ الجاهِلونَ ، و صَحِبوا الدُّنيا بأبدانٍ أرواحُها مُعلَّقَةٌ بالمَحلِّ الأعلى ، اُولئكَ خُلَفاءُ اللّه ِ في أرضِهِ ، و الدُّعاةُ إلى دِينِهِ ، آهِ آهِ شَوقا إلى رُؤيَتِهِم ! .
امام على عليه السلام ـ در توصيف حجتهاى الهى بر روى زمين ـ : علم با نور حقيقت بينى بر آنان تافته و روح يقين را دريافته اند و آنچه را ناز پروردگان، سختى و دشوارى ديده اند، آنان سهل و آسان پذيرفته اند و با آنچه نادانان از آن گريزانند، انس و الفت مى گيرند و در اين دنيا با بدن هايى زندگى مى كنند كه روح آنها به جايگاه برين تعلّق دارد. اينان جانشينان خداوند در زمين او هستند و دعوتگران او به سوى دينش. وه كه چه شوقى به ديدن آنها دارم!
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الإسلامُ هُو التَّسليمُ ، و التَّسليمُ هُو اليَقينُ ، و اليَقينُ هُو التَّصديقُ ، و التَّصديقُ هُو الإقرارُ ، و الإقرارُ هُو الأداءُ ، و الأداءُ هُو العَمَلُ .
امام على عليه السلام : اسلام همان تسليم [در برابر خدا] است و تسليم همان يقين و يقين همان تصديق و تصديق همان اقرار و اقرار همان به جا آوردن و به جا آوردن همان عمل كردن.
امام على عليه السلام : يقين، روشنايى است.
امام على عليه السلام : آنكه يقين دارد، اندوهش براى خود از همه مردم بيشتر است.
امام على عليه السلام : شوق، خصلت اهل يقين است.
عنه عليه السلام : يُستَدَلُّ علَى اليَقينِ بِقِصَرِ الأملِ ، و إخلاصِ العَملِ ، و الزُّهدِ في الدُّنيا .
امام على عليه السلام : كوتاهى آرزو، اخلاص در عمل و بى رغبتى به دنيا، دليل بر داشتن يقين است.
عنه عليه السلام : مَن أيقَنَ أنّهُ يُفارِقُ الأحبابَ ، و يَسكُنُ التُّرابَ ، و يُواجِهُ الحِسابَ ، و يَستَغني عَمّا خَلَّفَ ، و يَفتَقِرُ إلى ما قَدَّمَ ، كانَ حَرِيّا بِقِصَرِ الأمَلِ ، و طُولِ العَمَلِ .
امام على عليه السلام : كسى كه يقين دارد از دوستان جدا مى شود و در خاك جاى مى گيرد و با حساب رو به رو مى شود و آنچه از خود بر جاى مى گذارد به كارش نمى آيد و به آنچه پيش مى فرستد نيازمند است، سزاوار است كه آرزو را كوتاه كند و در كار و عمل بكوشد.