امام على عليه السلام : بدترين حكمرانان، كسى است كه بي گناه از او بترسد.
امام على عليه السلام : هر كه حكومتش ستمكارانه باشد، دولتش به سر آيد.
امام على عليه السلام : بى رغبتى به حكومت ستمگر، به اندازه رغبت به حكومت دادگر است.
عنه عليه السلام ـ مِن كِتابِهِ إلى أهلِ مِصرَ ـ :
آسَى .
أن يَلِيَ أمرَ هذهِ الاُمَّةِ سُفَهاؤها و فُجّارُها ، فيَتَّخِذوا مالَ اللّه ِ دُوَلاً ، و عِبادَهُ خَوَلاً ، و الصّالِحينَ حَربا ، و الفاسِقينَ حِزبا .
امام على عليه السلام ـ در نامه خود به مردم مصر ـ نوشت : اندوه من اين است كه بى خردان و نابكاران كار اين امّت را به دست گيرند و مال خدا را ميان خويش دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خويش پندارند و نيكوكاران را دشمنان و بد كرداران را دار و دسته خود گيرند.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ مِن كِتابِهِ للأشتَرِ لَمّا وَلاّهُ مِصرَ ـ : و لَيس يَخرُجُ الوالي مِن حَقيقَةِ ما ألزَمَهُ اللّه ُ مِن ذلكَ ، إلاّ بِالاهتِمامِ و الاستِعانَةِ باللّه ِ ، و تَوطِينِ نَفسِهِ على لُزومِ الحَقِّ و الصَّبرِ علَيهِ فيما خَفَّ علَيهِ أو ثَقُلَ .
امام على عليه السلام ـ در فرمان استاندارى مصر به مالك اشتر ـ نوشت : و حكمران از عهده انجام آنچه خداوند بر دوش او نهاده است بر نيايد، مگر با كوشش و مدد جستن از خدا و آماده ساختن خود براى پيروى از حق و تحمّل آن ، خواه بر او سبك آيد يا سنگين.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ مِن كِتابِهِ للأشتَرِ لَمّا وَلاّهُ مِصرَ ـ : إنّما يُستَدَلُّ علَى الصّالِحينَ بِما يُجري اللّه ُ لَهُم على ألسُنِ عِبادِهِ ، فلْيَكُن أحَبَّ الذَّخائرِ إلَيكَ ذَخيرَةُ العَمَلِ الصّالِحِ ، فاملِكْ هَواكَ ، و شُحَّ بِنَفسِكَ عَمّا لا يَحِلُّ لَكَ ؛ فإنَّ الشُّحَّ بِالنَّفسِ الإنصافُ مِنها فيما أحَبَّت أو كَرِهَت .
امام على عليه السلام ـ در فرمان استاندارى مصر به مالك اشتر ـ نوشت : در حقيقت، مردمان نيكوكار و شايسته از طريق سخنانى شناخته مى شوند كه خداوند درباره آنان بر زبان بندگان خويش جارى مى سازد. بنا بر اين، بايد دوست داشتنى ترين اندوخته ها نزد تو، كردار نيك و شايسته باشد. پس، بر هوس خويش مسلّط باش و آنچه را كه برايت حلال نيست از نفْست دريغ دار؛ زيرا دريغ داشتن از نفْس، وادار كردن او به پيمودن راه انصاف است در آنچه خوش دارد يا خوش ندارد.
عنه عليه السلام ـ أيضا ـ : و إذا أحدَثَ لَكَ ما أنتَ فيهِ مِن سُلطانِكَ اُبَّهَةً أو مَخِيلَةً .
، فانظُرْ إلى عِظَمِ مُلكِ اللّه ِ فَوقَكَ ، و قُدرَتِهِ مِنكَ على ما لا تَقدِرُ علَيهِ مِن نَفسِكَ ؛ فإنّ ذلكَ يُطامِنُ إلَيكَ مِن طِماحِكَ .
، و يَكُفُّ عَنكَ مِن غَربِكَ .
، و يَفيءُ إلَيكَ بما عَزُبَ عَنكَ مِن عَقلِكَ .
امام على عليه السلام ـ در همان فرمان ـ نوشت : و اگر قدرت و حكومتى كه دارى در تو روحيه بزرگى يا خودبينى پديد آورد، به عظمتِ سلطنتِ خداوند بالا دست خود بنگر و به توانايى او بر تو، در چيزهايى كه خودت بر آن قادر نيستى، توجّه كن؛ زيرا اين كار سركشى تو را درد هم مى شكند و تو را از تندى باز مى دارد و عقل از دست رفته تو را به تو باز مى گرداند.
عنه عليه السلام ـ أيضا ـ : إيّاكَ و مُساماةَ اللّه ِ في عَظَمَتِهِ ، و التَّشَبُّهَ بهِ في جَبَروتِهِ ؛ فإنّ اللّه َ يُذِلُّ كُلَّ جَبّارٍ ، و يُهينُ كُلَّ مُختالٍ .
امام على عليه السلام ـ در همان فرمان ـ نوشت : مبادا به رقابت با عظمت خدا برخيزى و در جبروت و شكوهش با او همانندى جويى؛ زيرا كه خداوند هر جبّارى را به ذلّت مى كشاند و هر متكبرى را خوار مى گرداند.
عنه عليه السلام ـ أيضا ـ : أنصِفِ اللّه َ و أنصِفِ النّاسَ مِن نَفِسكَ ، و مِن خاصَّةِ أهلِكَ ، و مَن لَكَ فيهِ هَوىً مِن رَعِيَّتِكَ ؛ فإنَّكَ إلاّ تَفعَلْ تَظلِمْ .
امام على عليه السلام ـ در همان فرمان ـ نوشت : داد خدا و مردم را از خودت و كسان نزديكت و از رعايايى كه مورد علاقه تو هستند بگير؛ زيرا اگر چنين نكنى ستم كرده اى.
عنه عليه السلام ـ أيضا ـ : و إيّاكَ و الإعْجابَ بِنَفسِكَ ، و الثِّقَةَ بما يُعجِبُكَ مِنها ، و حُبَّ الإطراءِ ؛ فإنّ ذلكَ مِن أوثَقِ فُرَصِ الشَّيطانِ في نَفسِهِ لِيَمحَقَ ما يَكونُ مِن
إحسانِ المُحسِنينَ .
امام على عليه السلام ـ در همان فرمان ـ نوشت : زنهار از خود پسندى و تكيه كردن به آنچه خودپسندى مى آورد و زنهار از اينكه شيفته ستايش مردم از خود باشى؛ زيرا اين خصيصه از مطمئن ترين فرصت هاى شيطان است، تا نيكى نيكوكاران را بر باد دهد.