بى ارزش تر از مازوى تلخ

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمام عليّ عليه السلام ـ في كِتابِهِ إلى عامِلِهِ عَلَى البَصرَة عُثمانَ بنِ حُنَيف ـ : ألا وإنَّ لِكُلِّ مَأمومٍ إماما يَقتَدي بِهِ ، ويَستَضيءُ بِنورِ عِلمِهِ ، ألا وإنَّ إمامَكُم قَدِ اكتَفى مِن دُنياهُ بِطِمرَيهِ حديث ، ومِن طُعمِهِ حديث بِقُرصَيهِ ، ألا وإنَّكُم لا تَقدِرونَ عَلى ذلِكَ ، ولكِن أعينوني بِوَرَعٍ وَاجتِهادٍ ، وعِفَّةٍ وسَدادٍ . فَوَاللّه ِ ما كَنَزتُ مِن دُنياكم تِبرا حديث ، ولاَ ادَّخَرتُ مِن غَنائِمِها وَفرا حديث ، ولا أعدَدتُ لِبالي ثَوبي طِمرا ، ولا حُزتُ مِن أرضِها شِبرا ، ولا أخَذتُ مِنهُ إلاّ كَقوتِ أتانٍ دَبِرَةٍ حديث ، ولَهِيَ في عَيني أوهى وأهوَنُ مِن عَفصَةٍ حديث مَقِرَةٍ حديث . حديث

امام على عليه السلام ـ در نامه اش به عثمان بن حنيف ، كارگزار ايشان در بصره ـ : هان! هر پيروى را پيشوايى است كه به او اقتدا مى كند و از نور دانشش روشنايى مى گيرد. هان! پيشواى شما از دنياى خود به دو جامه كهنه، و از خوراكش به دو قرص نان ، بسنده كرده است. البتّه شما توانايى اين كار را نداريد ؛ امّا با [در پيش گرفتن [پارسايى و سختكوشى [در كار و عبادت ] و پاك دامنى و راستى ، مرا يارى رسانيد.
به خدا سوگند كه از دنياى شما زر و سيمى نيندوختم، و از غنايم آن ، مالى فراوان پس انداز ننمودم، و بر دو جامه كهنه ام جامه اى نيفزودم، و از زمين آن ، يك وجب به دست نياوردم، و از خوراك آن جز به اندازه خوراك ماده الاغى ريش پشت برنگرفتم. دنيا در چشم من ، ناقابل تر و بى ارزش تر از يك دانه مازوى حديث تلخ است.