قرعه زدن

امام على عليه السلام ـ در پاسخ به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله كه پرسيد: شگفت ترين چيزى كه در يمن با آن مواجه شدى چه بود؟ ـ فرمود : جمعى نزد من آمدند كه كنيزى [به شركت ]خريده بودند و همه آنها در يك طُهر (دوره پاكى) با او همبستر شده بودند و آن كنيز پسرى به دنيا آورده بود و اينان بر سر آن پسر بچه با هم اختلاف داشتند و هر يك مدّعى بود كه فرزند اوست. من ميان آنها قرعه زدم و فرزند را متعلّق به كسى دانستم كه قرعه به نامش در آمد و او را ضامن [پرداخت ]سهم ديگران قرار دادم. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هيچ گروهى نيستند كه [در چنين مواردى ]با هم اختلاف پيدا كنند و حل مشكل خود را با كشيدن قرعه به خدا وا گذارند، مگر اين كه قرعه به نام صاحب حق بيرون آيد.

امام باقر عليه السلام : نخستين كسى كه درباره او قرعه زدند، مريم دختر عمران است. خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد: «و آن گاه كه قلمهاى خود را مى افكندند، تا كدام يك سرپرستى مريم را به عهده گيرد، نزد آنان نبودى».

امام صادق عليه السلام : هر گاه [در قرعه] كار به خدا وا گذار شود، كدام داورى اى عادلانه تر از قرعه زدن است؟ مگر نه اين كه خداوند متعال مى فرمايد: «پس، [يونس] با آنان قرعه انداخت [و قرعه به نام او افتاد و ]مغلوب شد [پس ، او را به دريا انداختند] ».

امام صادق عليه السلام : كدام داورى عادلانه تر از داورى اى است كه تيرها براى آن به قرعه انداخته شوند؟ خداوند متعال مى فرمايد: «پس با هم قرعه انداختند و [يونس] از بازندگان شد» . هيچ موضوعى نيست كه دو نفر در آن اختلاف نظر پيدا كنند، مگر اين كه براى آن در كتاب خدا قاعده اى وجود دارد، اما خردهاى مردان به آن نمى رسد.

امام صادق عليه السلام : هيچ عدّه اى قرعه نزدند و [با اين عمل] كار خود را به خداوند متعال وا گذار نكردند، مگر اين كه قرعه به نام شخص بر حقّ در آمد.

امام كاظم عليه السلام : هر امر نا معلومى، به قرعه وا گذار مى شود.