تجسّم اعمال

جبرئيل عليه السلام ـ در مقام اندرز به پيامبر صلى الله عليه و آله ـ گفت : اى محمّد! هر كه را خواهى دوست بدار، اما بدان كه تو از او جدا مى شوى، و هر كارى كه مى خواهى بكن، اما بدان كه آن را ديدار خواهى كرد.

جبرئيل عليه السلام ـ در مقام پند و اندرز به پيامبر صلى الله عليه و آله ـ گفت : اى محمّد! هر چه مى خواهى زندگى كن، سرانجام مى ميرى. هر كس را مى خواهى دوست بدار، سرانجام از او جدا مى شوى. و هر كارى كه مى خواهى بكن، اما بدان كه آن را ديدار خواهى كرد.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در اندرز به قيس بن عاصم ـ فرمود : اى قيس! ناچار تو را همدمى است كه با تو دفن مى شود و او زنده است و تو با او دفن مى شوى در حالى كه تو مرده اى. اگر كريم و بزرگوار باشد تو را گرامى مى دارد و اگر پست و فرومايه باشد، تو را تسليم مى كند. سپس آن همدم جز با تو محشور نمى شود و تو جز با آن برانگيخته نمى شوى و جز درباره او از تو بازخواست نمى شود، پس آن را جز شايسته و صالح قرار مده؛ زيرا اگر خوب باشد، با وى انس مى گيرى و اگر بد باشد، جز از او وحشت نمى كنى. و آن همدم، كردار توست.

صفحه اختصاصي حديث و آيات عنه صلى الله عليه و آله : إنَّ المُؤمِنَ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ صُوِّرَ لَهُ عَمَلُهُ في صورَةٍ حَسَنَةٍ ، فيَقولُ لَهُ : ما أنتَ فَوَ اللّه ِ إنّي لَأراكَ امرَأَ الصِّدقِ ؟ ! فيَقولُ لَهُ : أنا عَمَلُكَ ، فيَكونُ لَهُ [نورا أو قائدا .حديث ] إلَى الجَنَّةِ . و إنَّ الكافِرَ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ صُوِّرَ لَهُ عَمَلُهُ في صورَةٍ سَيِّئَةٍ ، و بِشارَةٍ سَيِّئَةٍ فيَقولُ : مَن أنتَ فَوَ اللّه ِ إنّي لَأراكَ امرَأَ السَّوءِ ؟ ! فيَقولُ : أنا عَمَلُكَ ، فيَنطَلِقُ بِهِ حَتّى يَدخُلَ النّارَ .حديث

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مؤمن هر گاه از گور خود بيرون آيد، عملش به صورتى زيبا در برابرش مجسّم مى شود. مؤمن به او مى گويد : تو كيستى؟به خدا قسم كه تو را شخص خوب و درستى مى بينم! او مى گويد : من كردار تو هستم.پس،براى او نورى مى شود يا راهبرى به سوى بهشت. و كافر چون از گورش بيرون آيد كردارش به صورتى زشت و نويدى بد در برابرش مجسم مى شود. او مى گويد : تو كيستى؟ به خدا قسم كه تو را بد شخصى مى بينم! و او مى گويد : من كردار تو هستم. پس، او را مى برد و به آتش مى افكند.

صفحه اختصاصي حديث و آيات عنه صلى الله عليه و آله ـ في قولِهِ تَعالى : «يَومَ يُنْفَخُ في الصُّورِ فَتَأتونَ أفْواجا» .حديث ـ : يُحشَرُ عَشرَةُ أصنافٍ مِن اُمَّتي أشتاتا ··· فأمّا الّذينَ عَلى صورَةِ القِرَدَةِ فَالقَتّاتُ مِنَ النّاسِ ، و أمّا الّذينَ عَلى صورَةِ الخَنازيرِ فَأهلُ السُّحتِ ، و أمّا المُنَكَّسونَ عَلى رُؤوسِهِم فَآكِلَةُ الرِّبا ، وَ العُميُ الجائرونَ فِي الحُكمِ ، و الصُّمُّ و البُكمُ المُعجَبونَ بِأعمالِهِم ، و الّذينَ يَمضَغونَ بِألسِنَتِهِم فَالعُلَماءُ و القُضاةُ الّذينَ خالَفَ أعمالُهُم أقوالَهُم ، و المُقَطَّعَةُ أيديهِم و أرجُلُهُمُ الّذينَ يُؤذونَ الجِيرانَ ، و المُصَلَّبونَ عَلى جُذوعٍ مِن نارٍ فَالسُّعاةُ بِالنّاسِ إلَى السُّلطانِ ، و الّذينَ أشَدُّ نَتْنا مِنَ الجِيَفِ فَالّذينَ يَتَمَتَّعونَ بِالشَّهَواتِ و اللَّذّاتِ و يَمنَعونَ حَقَّ اللّه ِ في أموالِهِم ، و الَّذينَ يَلبِسونَ الجُبابَ فأهلُ الفَخرِ و الخُيَلاءِ .حديث

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ درباره آيه «روزى كه در صور دميده شود گروه گروه بياييد» ـ فرمود : ده گروه از امّت من به صورت پراكنده محشور مى شوند··· و امّا كسانى كه به صورت بوزينه محشور مى شوند مردمان سخن چينند، امّا كسانى كه به صورت خوك محشور مى شوند حرام خوارانند، و امّا كسانى كه به صورت وارونه محشور مى شوند ربا خوارانند، و كسانى كه نابينا محشور مى شوند آنانند كه در حكم دادن حق كشى مى كنند، و كسانى كه كر و لال محشور مى شوند آنانند كه به اعمال خود مغرورند، و كسانى كه زبانهايشان را مى جوند، عالمان و قاضيانى هستند كه كردارشان بر خلاف گفتارشان است، و كسانى كه دست و پا بريده محشور مى شوند آنانند كه همسايگان خود را مى آزارند، و به دار آويختگانِ بر شاخه هاى آتش آنانند كه نزد حكمران از مردم سعايت مى كنند، و كسانى كه بد بوتر از مردارند آنانند كه در پى شهوتها و لذّتها مى روند و حق خدا را از اموال خود نمى پردازند، كسانى كه جُبّه پوشيده محشور مى شوند فخر فروشان و متكبّرانند.

امام على عليه السلام : كارهايى كه بندگان در دنيا مى كنند، در آخرت فرا پيش چشمان آنهاست.

امام على عليه السلام ـ در وصف غافلگير شدگان هنگام مرگ ـ فرمود : سپس او را تا منزلى در دل زمين مى برند و در آن جا او را به عملش مى سپارند.

امام صادق عليه السلام : چون مرده را در گورش نهند، شخصى در برابرش مجسّم شود و به او گويد : هان تو! ما سه تا بوديم : يكى روزىِ تو بود كه با به سر آمدن اجلت به پايان رسيد، ديگرى خانواده تو بود كه تو را به جاى گذاشتند و رفتند و من عمل تو هستم كه با تو ماندم. بدان كه من بى اهميت ترين اين سه نزد تو بودم!