آنچه خرد را كامل مى كند

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند عقل را به سه جزء تقسيم كرد؛ در هر كس اين سه جزء باشد عقلش كامل است و در هر كس نباشد از عقل بى بهره است: نيكو شناختن خدا، نيكو فرمان بردن از خدا و نيكو صبر كردن بر كار خدا.

صفحه اختصاصي حديث و آيات عنه صلى الله عليه و آله : لَم يُعبَدِ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ بِشَيءٍ أفضَلَ مِنَ العَقلِ ، و لا يَكونُ المُؤمِنُ عاقِلاً حَتّى يَجتَمِعَ فيهِ عَشرُ خِصالٍ : الخَيرُ مِنهُ مَأمولٌ ، و الشَّرُّ مِنهُ مَأمونٌ ، يَستَكثِرُ قَليلَ الخَيرِ مِن غَيرِهِ ، و يَستَقِلُّ كَثيرَ الخَيرِ مِن نَفسِهِ ،و لا يَسأمُ مِن طَلَبِ العِـلمِ طولَ عُمرِهِ ، و لا يَتَبَرَّمُ بِطُلاّبِ الحَوائجِ قِبَلَهُ ، الذُّلُّ أحَبُّ إلَيهِ مِنَ العِزِّ ، و الفَقرُ أحَبُّ إلَيهِ مِنَ الغِنى ، نَصيبُهُ مِنَ الدّنيا القُوتُ ، و العاشِرَةُ و ما العاشِرَةُ : لا يَرى أحَدا إلاّ قالَ : هُوَ خَيرٌ مِنّي و أتقى ··· ، فإذا رَأى مَن هُوَ خَيرٌ مِنهُ و أتقى ، تَواضَعَ لَهُ ، لِيَلحَقَ بِهِ ، و إذا لَقِيَ الّذي هُوَ شَرٌّ مِنهُ و أدنى قالَ : عَسى خَيرُ هذا باطِنٌ ، و شَرُّهُ ظاهِرٌ ، و عَسى أن يُختَمَ لَهُ بِخَيرٍ ، فإذا فَعَلَ ذلكَ فقَد عَلا مَجدُهُ و سادَ أهلَ زَمانِهِ .حديث

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند عزّ و جلّ به چيزى برتر از عقل عبادت نشده است و مؤمن آن گاه عاقل باشد كه ده خصلت در او فراهم آيد: به خير او اميد رود، شرّش به كسى نرسد، اندك كارِ خوب ديگران را زياد شمارد و خوبيهاى فراوان خود را اندك بيند، تا زنده است از آموختن دانش خسته نشود، از اين كه نيازمندان به سوى او آيند به ستوه نيايد، فرو دستى را از فرادستى و زورمندى دوست تر داشته باشد و تهيدستى را از توانگرى. بهره اش از دنيا، خوراك روزانه باشد و دهمين خصلت كه از همه مهمتر است اين كه: هر كه را ببيند بگويد: او از من بهتر و پرهيزگارتر ··· است. پس، هر گاه كسى را بهتر و پرهيزگارتر از خود ببيند در برابرش فروتنى كند، تا به مرتبه او برسد و هر گاه كسى را بدتر و پست تر از خود ببيند، گويد: اى بسا كه ظاهرش بد اما باطنش خوب باشد و چه بسا كه عاقبتش به خير بينجامد . هر گاه مؤمن چنين باشد، به اوج بزرگى دست يافته و بر هم روزگاران خويش مهترى يافته است.

امام على عليه السلام : با فرو گذاشتن كارهاى بيهوده، خردت كامل مى گردد.

امام على عليه السلام ـ پيوسته ـ مى فرمود : خداوند به وسيله چيزى برتر از خِرد بندگى نشده است و خردِ آدمى كامل نباشد مگر آن گاه كه چند خصلت در او باشد: مردم از ناسپاسى و بدى او در امان باشند، به هدايت و خوبيش اميد رود، زيادى مالش را ببخشد، زيادى گفتارش را نگه دارد، بهره اش از دنيا به اندازه قوت او باشد، تا زنده است از دانش سير نشود، ذلّت با خدا را از عزّت با غير خدا دوست تر داشته باشد، فرو پايگى را از بلند پايگى خوشتر داشته باشد، اندكْ خوبىِ ديگران را زياد بشمارد و خوبيهاىِ فراوانِ خود را اندك داند، همه مردم را از خود بهتر داند و خودش را از همه بدتر؛ و اين [نكته آخر ]كمال عقل است.

امام حسين عليه السلام : ـ هنگامى كه نزد معاويه سخن از عقل به ميان آمد ـ فرمود : عقل به كمال نرسد مگر با پيروى از حق. معاويه گفت: در سينه هاى شما جز يك چيز وجود ندارد.

امام صادق عليه السلام : خردمند را خردمند نتوان شمرد مگر آن گاه كه سه چيز را كاملاً داشته باشد: در حال خشم و خشنودى، حق را به حقدار بدهد، براى مردم آن پسندد كه براى خود مى پسندد، و در هنگام ديدن لغزش از كسى، بردبارى به خرج دهد.

امام صادق عليه السلام : كمال خرد در سه چيز است: خاكسارى در برابر خدا، داشتن يقين نيكو، و خاموش ماندن بجز از سخن نيك.