كسى كه خردمند به شمار نمى آيد

امام على عليه السلام : اُف بر شما! خسته شدم بس كه سرزنشتان كردم! آيا به جاى آخرت، به زندگى دنيا دل خوش كرده ايد؟ و به جاى عزّت، به خوارى تن داده ايد؟ هر گاه شما را به پيكار با دشمنتان فرا مى خوانم چشمانتان چنان [در كاسه] مى گردد كه گويى در چنگال مرگ گرفتار آمده ايد و در مستىِ گيجى و غفلت به سر مى بريد. باب گفتگوى من با شما بسته شده و شما سرگردانيد، گويى دلهايتان آميخته به جنون شده و از اين رو تعقّل نمى ورزيد.

امام على عليه السلام ـ در سخنانى به كوفيان ـ فرمود : اى مردمى كه پيكرهايشان پيداست و خردهايشان از وجود آنها رخت بربسته است؛ خواهشها و اهدافشان گونه گونه است، اُمر ايشان به آنها گرفتار شده اند. زمامدار شما خدا را فرمان مى برد و شما او را نافرمانى مى كنيد، ولى زمامدار شاميان خدا را نافرمانى مى كند و آنها از او فرمان مى برند!

امام على عليه السلام : اى جانهاى گونه گون و دلهاى پراكنده! همانان كه پيكرهايشان حاضر و پيداست و خردهايشان از آنان غايب است! شما را با مهر و محبّت به سوى حق مى برم، اما شما از آن مى رميد همچون رميدن بز از نعره شير!

امام على عليه السلام ـ در توصيف دنيا خواهان ـ نوشت : چونان حيواناتى هستند برخى بسته و برخى رها، كه خردهايشان را از دست داده اند و بيراهه مى روند.

امام على عليه السلام : اى مردم! بدانيد كسى كه از شنيدن سخن ناحق درباره خود رنجيده و دلگير شود، خردمند نيست.