سخن خنده آور نكوهيده

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در اندرز به ابوذر ـ فرمود : آدمى [گاه ]در جمعى براى خنداندن آنان سخنى مى گويد و به سبب آن به فاصله آسمان تا زمين در دوزخ فرو مى رود .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ نيز در اندرز به ابوذر ـ فرمود : واى بر كسى كه براى خنداندن مردم، سخنِ دروغ بگويد ؛ واى بر او ، واى بر او ، واى بر او .

امام على عليه السلام : از گفتن سخنان خنده آور پرهيز كن ، گر چه آنها را از ديگرى نقل كنى .

امام على عليه السلام : وقار خود را در برابر خوش مزگيها و حكايتهاى مضحك و ياوه ها و هرزه گوييها حفظ كنيد .

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : كانَ بالمَدينةِ رجُلٌ بَطّالٌ يَضحَكُ النَّاسُ منهُ .حديث ، فقالَ : قد أعيانِي هذا الرجُلُ أن اُضحِكَهُ ـ يَعنِي عليَّ بنَ الحسينِ عليهما السلامـ قالَ : فَمَرَّ عَلِيٌّ عليه السلام و خَلفَهُ مَولَيانِ لَهُ، فجاءَ الرجُلُ حتّى انتَزَعَ رداءَهُ مِن رَقَبَتِهِ، ثُمّ مَضى فلَم يَلتَفِتْ إلَيهِ عَلِيٌّ عليه السلام ، فَاتَّبَعُوهُ و أخَذُوا الرِّداءَ مِنهُ، فَجاؤوا بهِ فَطَرَحُوهُ علَيهِ، فقالَ لَهُم : مَن هذا ؟ فقالوا لهُ : هذا رَجُلٌ بَطّالٌ يَضحَكُ منهُ أهلُ المَدينةِ، فقالَ : قُولُوا لَهُ : إنَّ للّه ِِ يَوما يَخسَرُ فيهِ المُبطِلُونَ .حديث

امام صادق عليه السلام : در مدينه مرد بيكاره اى بود كه با حرفهاى خود مردم را مى خنداند . روزى گفت : جانم به لب رسيد و نتوانستم اين مرد ـ يعنى على بن الحسين عليهما السلام ـ را بخندانم . على بن الحسين عليه السلام روزى با دو نفر از غلامان خود عبور مى كرد كه آن مرد آمد و عباى آن حضرت را از دوشش كشيد و گريخت ، على بن الحسين عليه السلام به او توجهى نكرد ؛ آنها در پى آن مرد دويدند و عبا را از او گرفتند و آوردند و به دوش حضرت انداختند . حضرت پرسيد : اين مرد كيست؟ عرض كردند : مرد بيكاره اى است كه مردم مدينه را مى خنداند . حضرت فرمود : به او بگوييد : خداوند را روزى است كه هرزگان در آن روز زيان خواهند ديد .