آداب مصيبت ديده

الأمالى للطوسى ـ به نقل از عائشة ـ : هنگامى كه ابراهيم درگذشت پيامبر صلى الله عليه و آله چندان گريست كه اشكهايش بر محاسنش جارى گشت . عرض شد : اى رسول خدا! شما از گريستن نهى مى كنيد و خود مى گرييد؟! فرمود : اين گريه نيست ، بلكه رحم است ، و هركه رحم نكند به او رحم نمى شود .

بحار الأنوار ـ به نقل از جابر بن عبد اللّه ـ : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله دست عبد الرحمان بن عوف را گرفت و نزد ابراهيم، كه در حال جان دادن بود آمد . پس او را در دامن خود گذاشت و فرمود : فرزند عزيزم! در برابر خواست خدا، كارى از من ساخته نيست، و از چشمانش اشك سرازير شد . عبد الرحمان عرض كرد : اى رسول خدا! گريه مى كنيد؟ مگر شما خود از گريستن نهى نفرموديد؟ حضرت فرمود : من از نوحه كردن نهى كردم ؛ از دو صداى احمقانه و زشت : صدايى به هنگام خوشى : يعنى لهو و لعب و ساز و آواز شيطانى، و صدايى به هنگام مصيبت : يعنى خراشيدن چهره و دريدن گريبان و فرياد شيطانى . اما اين گريه من از سر رحم و دلسوزى است . و كسى كه رحم نكند به او رحم نمى شود . اگر نبود كه مرگ حق است و و عده اى است تخلّف ناپذير و راه خداست كه بايد رفت و بازماندگانِ ما به رفتگانمان مى پيوندند ، هر آينه بيش از اين براى تو اندوهگين مى شديم . ما براى تو غمگينيم . چشم مى گريد و دل اشك مى ريزد ، اما سخنى كه خداوند عزّ و جلّ را ناخشنود سازد ، بر زبان نمى آوريم .