الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الدهرُ يُخلِقُ الأبدانَ و يُجَدِّدُ الآمالَ ، و يُقَرِّبُ المَنيّةَ و يُباعِدُ الاُمنِيّةَ ، مَن ظَفِرَ بهِ تَعِبَ ، و مَن فاتَهُ نَصِبَ .
امام على عليه السلام : روزگار، بدنها را مى فرسايد و آرزوها را تازه مى كند، مرگ را نزديك مى گرداند و آرزو را دور مى سازد ، هر كه به روزگار دست يابد، به رنج افتد و هر كه از دست دهد، رنجور شود .
عنه عليه السلام : إنّ الدهرَ لَخَصمٌ غيرُ مَخْصومٍ ، و مُحتَكِمٌ غيرُ ظَلومٍ ، و مُحارِبٌ غيرُ مَحروبٍ .
امام على عليه السلام : روزگار، خصمى است محكوم نشدنى و خواهانى است غير ستمگر و جنگاورى است شكست ناپذير.
عنه عليه السلام : إنّ الدهرَ يَجرِي بالباقِينَ كَجَريِهِ بالماضِينَ ، ما يَعُودُ ما قَد وَلّى ، و لا يَبقَى سَرمَداً ما فيهِ ، آخِرُ فِعالِهِ كَأوَّلِهِ ، مُتَسـابِقَةٌ اُمورُهُ ، مُتَظاهِرَةٌ أعلامُهُ .
امام على عليه السلام : روزگار، بر ماندگان همچنان گذرد كه بر رفتگان گذشت . گذشته هاى دنيا ديگر باز نگردد و هيچ چيز در آن جاودانه نماند ، آخرين اعمال آن مانند اوّلين آن است ، كارها (بلاها)يش از يكديگر پيشى مى گيرند و نشانه هايش يكديگر را تأييد مى كنند .
عنه عليه السلام : إنّ الدهرَ مُوتِرٌ قَوسَهُ ، لا تُخطِئُ سِهامُهُ ، و لا تُؤسى جِراحُهُ ، يَرمِي الحَيَّ بالمَوتِ ، و الصَّحيحَ بالسَّقَمِ ، و الناجيَ بالعَطَبِ .
امام على عليه السلام : روزگار، زه كمان خود را بسته است . تيرهايش خطا نرود و زخمهايش درمان نشود، زنده را هدفِ تير مرگ قرار مى دهد و تندرست را آماج تير بيمارى، و نجات يافته را هدفِ تيرِ هلاكت .
امام على عليه السلام : چگونه بر حال خود باقى مانى حال آن كه روزگار احوال تو را ديگرگون مى كند؟
امام على عليه السلام : هر كه روزگار را سرزنش كند ، سرزنشش به درازا كشد .
امام على عليه السلام : مردم درباره هيچ چيزى نگفته اند : «خوشا آن» مگر اين كه روزگار براى آن ، روز بدى را ذخيره كرده است .